چکیده :

بر اساس سند چشم ‎انداز بيست ‎ساله، ايران بايد در سال 1404 جايگاه اول در سطح منطقه، شامل آسياي ميانه، قفقاز، خاورميانه و کشورهاي همسايه را در شاخص ‎هاي توسعه داشته باشد. يکي از اين شاخص ها، تعادل و تمرکززدايي در نظام شهرنشيني است. تمرکزگرايي به ‎عنوان الگوي پيشرفت و توسعه در ايران و کشورهاي همسايه، بيشتر امکانات و فرصت هاي توسعه را به ‎خود اختصاص داده است. پس از چندي مشکلات و پيامدهاي سوء تمرکزگرايي به ‎صورت ايجاد نابرابري در بسياري زمينه ها، گسيختگي در شبکه‎ شهري و جذب تمامي فرصت ها و بر هم زدن برابري و رشد و توسعه در سطح اين کشورها پديدار شده است. هدف از اين مطالعه، بررسي جايگاه ايران از نظر شاخص‎ هاي توزيع اندازه‎ شهرها در بين کشورهاي همسايه است. پرسشي که اين پژوهش به آن پاسخ مي ‎دهد اين است که آيا توزيع اندازه‎ شهرها که تبلور تمرکز جمعيت در شهر نخست است، در سه دوره‎ بررسي شده، کاهش يافته يا افزايش يافته است. براي بررسي اين مسائل از دو روش شاخص هاي نخست ‎شهري و شاخص هاي بدون تمرکز استفاده شد. نتايج کليه‎ شاخص ‎ها نشان مي دهد که پديده‎ نخست ‎شهري در ايران و همسايگان، در تمام اين دوران وجود داشته و نظام شهري نابرابر و توزيع جمعيت نامتعادل است. اين امر در حاليست که اين تمرکز در ايران به ‎سمت تعادل در حرکت است. با توجه به نتايج پژوهش پيشنهاد مي ‎شود با ديدگاه و تفکري بر پايه‎ اصول آمايش سرزميني و به‎ کارگيري راهکارهايي از جمله سياست هاي تمرکززدايي، سرمايه گذاري در زيرساخت هاي بين ‎شهري و واگذاري اختيارات به نهادهاي منطقه اي و محلي، از تمرکز بيش ‎از حد در نخست ‎شهرها جلوگيري کنيم و گامي در راستاي تحقق تعادل و توازن در شبکه‎ شهرهاي خود برداريم تا بتوانيم به‎ اهداف چشم ‎انداز بيست ‎ساله کشور دست يابيم

کلید واژگان :

شبکه شهري، توزيع اندازه‎ شهرها، نخست ‎شهري، ايران



ارزش ریالی : 500000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک