چکیده :

مشكلات نمايندگي در نتيجة تضاد منافع ميان مديران و سهامداران ايجاد ميشود. در اين ميان، حسابرسي راهكاري كارآمد براي محدودكردن اختيارات مديران در روابط قراردادي محسوب ميشود. هدف اين نوشتار، بررسي چسبندگي و تغييرات كوتاه مدت و بلندمدت حق الزحمة حسابرسي است. به همين منظور، دادههاي مربوط به شركت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران براي دورة زماني 1387 تا 1391 استخراج شد . آزمون فرضي ه هاي پژوهش به كمك مدل رگرسيوني دادههاي تركيبي انجام گرفت. نتايج پژوهش نشان مي دهد كه چسبندگي حق الزحمة حسابرسي از يك روند مشخص تبعيت نميكند. به بياني، در دورههاي چندساله تغيير ميكند و در دورههاي كوتاه مدت (معمولاً يك ساله ) تغييرات مشهودي در حق الزحمه صورت نميگيرد. همچنين، نتايج حاكي از اين است كه مؤسسه هاي حسابرسي در سالهاي اوليه، حق الزحمة درخواستي خود را تغيير نميدهند، ولي در سالهاي بعدي با توجه به شناختي كه از صاحبكار به دست ميآورند، اقدام به تعديل حق الزحمه ميكنند. در نهايت، نتايج نشان دهندة اين است كه تغيير حسابرس، سبب نزديكتر شدن حق الزحمه هاي حسابرسي به مدل استاندارد ميشود.

کلید واژگان :

چسبندگي حق الزحمه، حق الزحمة حسابرسي، رفتار قيمتها.



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک