مدلهای معمول تحلیل پوششی دادهها (DEA) در ارزیابی عملکرد، بر اساس تفکر جعبۀ سياه عمل میکنند؛ بهگونهاي که در این جعبهها (واحدهای تصمیمگیری) وروديها به خروجيها تبدیل ميشوند. از ضعفهای این مدلها میتوان به نادیدهگرفتن ساختار داخلی، محصولات میانجی یا فعالیتهای ارتباطی اشاره کرد؛ همچنین فرایند تبدیل واقعی، عموماً بهصورت واضح مدلسازی نمیشود. با توجه به ساختار چندمرحله¬ای صنعت بانکداری، در این پژوهش پس از اشاره به رویکردهای جعبۀ سیاه (ادغام) و تفکیک، ضرورت در نظر گرفتن فرایندهای داخلی یک واحد تصمیمگیری (DMU) مطرح میشود و در ادامه، ضمن معرفی نوعی مدل تحلیل پوششی دادههای شبکهای مبتنی بر متغیرهای کمکی، این مدل در ارزیابی عملکرد صنعت بانکداری استفاده میشود. مزیت عمدۀ سنجههای مبتنی بر متغیرهای کمکی، توانایی آن¬ها در ارائۀ معیارهای مناسبتر کارایی، بهویژه برای واحدهای کارای ضعیف است. بر اساس یافتههای این پژوهش، در ساختارهایی که آثار شبکهای و ارتباطی بین بخشها وجود دارد، استفاده از رویکردهای جعبۀ سیاه و تفکیک، ارزیابی واقعی و دقیقی از عملکرد ارائه نمیدهند و باید از مدلهای شبکهای مناسب استفاده شود.
کلید واژگان :تحلیل پوششی دادههای شبکهای (NDEA)، جعبۀ سیاه، رویکرد تفکیک، سنجۀ مبتنی بر متغیرهای کمکی (SBM)، صنعت بانکداری.
ارزش ریالی : 600000 ریال
با پرداخت الکترونیک