تئوری و تحقیق پیرامون رهبری، نقش رهبران در مدیریت دانش را علیرغم اهمیتی که برای سازمان دارند، چندان مورد توجه قرار نداده است. از سوی دیگر مدیریت دانش و اطلاعات نیز علیرغم اینکه کلید فعالیتهای رهبری هستند، چندان مورد توجه نظریههای رهبری نبودهاند. پژوهش توصیفی حاضر در صدد بوده است تا از طریق بررسی ساختار عاملی پرسشنامه رهبری دانش ویتالا (2004)، به گسترش پیوند بین رهبری و مدیریت دانش کمک نماید. جامعه آماری شامل کارکنان دانشگاههای آزاد اسلامی واحد سنندج، دانشگاه کردستان و دانشگاه پیام نور شهر سنندج بود (434 نفر). با استناد به جدول کرجسی و مورگان و با درنظر گرفتن نسبت کارکنان در هر دانشگاه، نمونهای به حجم 204 نفر بهشیوه نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه رهبری دانش ویتالا (2004) بود که روایی ظاهری آن با استناد به نظر متخصصان و پایایی آن با اجرای اولیه بر روی نمونهای متشکل از 30 نفر، با ضریب آلفای کرونباخ 860/0 مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل عاملی اکتشافی، آزمون t تک نمونهای و تحلیل واریانس یکراهه استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که ساختار عاملی پرسشنامه رهبری دانش ویتالا (2004) مشتمل بر چهار بعد جهتیابی یادگیری، ایجاد فضای حمایت از یادگیری، حمایت از فرایند یادگیری در سطح فردی و گروهی، و بودن در نقش الگو (الگو بودن)، با اندکی تغییرات در نحوه ارتباط شاخصها و ابعاد، در ایران قابل استفاده میباشد. یافتهها همچنین نشان داد که وضعیت رهبری دانش در دانشگاههای مورد مطالعه، در سطح بالاتر از متوسط بود و در عین حال تفاوت معناداری بین دانشگاههای مورد بررسی از لحاظ میزان کاربست رهبری دانش مشاهده نشد.
کلید واژگان :رهبری دانش، مدیریت دانش، یادگیری
ارزش ریالی : 300000 ریال
با پرداخت الکترونیک