چکیده :

طنز تقریباً همپای تکوین شعر و ادب در زبان فارسی سابقه دارد. از اخوانیات که طنزهای دوستانه بین ادیبان و شاعران محسوب می¬شود تا طنزهای گزندة چرند و پرند دهخدا فاصلة زمانی هزار ساله¬ای است که انواع گوناگون طنزهای فردی، سیاسی، اجتماعی، عرفانی و ... را در خود جای داده است. علاوه بر این، در عرصة ادبیات فارسی شاهد نوع دیگری از طنز هستیم که می¬توان آن را طنز فلسفی نامید. بیشتر رباعیات خیّام و برخی از اشعار حافظ، رنگ فلسفی دارند و چون و چرا در کار جهان را پیش می¬کشند؛ با این حال، شاخص ترین ردّپای این نوع طنز¬ها در اشعار عطار به چشم می¬خورد. اين نوشتار به وسيلة فنّ تحليل محتوا، نشان می¬دهد که اوضاع نابسامان سیاسی و اجتماعی در قرن ششم، موجی از اعتراض را در اندیشة عطار پدید آورده؛ لیکن از آنجا که وی نتوانسته این اعتراض¬ها را به صورت مستقیم بیان کند به ناچار به صورت غیر مستقیم، پاره¬ای از مصیبت¬های مردم ستمدیده را در قالب این نوع طنزها بیان و به طرز ظریف و ماهرانه به نظام هستی و خداوند و جامعه¬اش از زبان دیوانگان و عقلای مجانین اعتراض کرده است.

کلید واژگان :

طنزهای فلسفی، عطار، قرن ششم، عقلای مجانین، اعتراض به خداوند



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک