پس از خرید به سروش یا واتساپ شماره 09306589153 پیام دهید تا رمز کتاب الکترونیکی ارسال گردد.
مقدّمه
یکی از ویژگیهای رشته علوم سیاسی و گرایشهای زیر مجموعه آن از جمله روابط بینالملل، ارتباط نزدیک آن با سیاست و حکومت در مناطق مختلف جهان و اتکای شدید آن به تفکّر غالب و مسلّط در صحنه بینالمللی است. از همین رو، زبان غالب در صحنه بینالمللی در هر دوره از زمان و تاریخ، مهمترین ابزار واسطه در ایجاد این ارتباط و تبادل افکار و اندیشهها بوده است. زبان انگلیسی که از قرن هیجدهم به این سو جای زبانهای لاتین، عربی و فرانسوی را بهعنوان زبان بینالمللی گرفته است در این زمان مهمترین کارویژه انتقال مفاهیم و ارزشها و بیان نقطه نظرات را برعهده دارد و نمونه بارز این موضوع را میتوان در آثار فراوان نوشتاری و گفتاری برجای مانده از دارالتّرجمه ناصری گرفته تا مشروطیت و انتشارات فرانکلین در دوره پهلوی و بیشمار انتشارات دولتی و غیر دولتی در دوره جمهوری اسلامی را مشاهده کرد.
در نقطه مقابل، این واقعیت نیز كاملا مشهود است که جامعه بینالمللی از جوامع ملّی و قومی بسیار و فرهنگها و ارزشهای دینی متفاوتی تشکیل شده و هر جامعهای برای حفظ ارزشهای خودی از غیر خودی و پاسداری از هویّت جمعی خود تلاش میکند. زبان ملّی هم مهمترین واسطهای است که این ارزشهای خودی را تبیین و تمایز آن را از دیگر فرهنگها و جوامع باز مینمایاند. در کشور ما ایران، زبان فارسی که زبان رسمی بهشمار میرود مورد اهتمام همه اقوام و اقشار از جمله جامعه دانشگاهیان رشته علوم سیاسی و گرایشهای زیرمجموعه آن بوده و با فراگیری آن، نه تنها از این زبان برای انتقال مفاهیم غربی بلکه برای مقابله و تشبیه عقاید بومی نیز بهره گرفته شده و با تبدیل مناسب واژگان انگلیسی به فارسی و بالعکس، بخوبی از عهده این مهم برآمدهاند.
اما دو اشکال قابل توجّه نیز در این زمینه وجود دارد. اشکال نخست این است که نویسندگان و مترجمان بزرگ ایرانی از واژگان مختلفی برای معادلیابی واژگان تخصّصی انگلیسی استفاده کردهاند. حتی برخی از مترجمان ایرانی به پیروی از نویسندگان انگلیسی اقدام به ایجاد واژگان جدید کردهاند که برای دانشجویان و خوانندگان ایرانی ناآشنا و نامأنوس بوده و در نتیجه موجب دلزدگی دانشجویان از مفاهیم نظری و دشوارگونه منابع تخصّصی گشته است. برخی نیز در جای جای حتی یک اثر ترجمهای خود، معادلهای گوناگونی را پیشنهاد كردهاند كه خود حاكی از عدم قطعیت آنان در این گونه پیشنهادات است. اشکال بعدی که از پرسشهای متداول هر رشته علمی دیگری نیز هست، گستره و دامنه علوم سیاسی است. رشته علوم سیاسی و گرایشهای زیر مجموعه آن هم از این پرسش بهدور نبوده و یكی از پرسشها و بلكه معضلات آن این است كه حد و مرز این موضوعات و مسائلی کاملا مشخص نیست. در حالی كه داریوش آشوری (1367) 338 واژه، امیرارجمند و موالیزاده (1387) 294 واژه و فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران در طول بیش از دو دهه فعالیت خود تا سال 1388 تنها 368 واژه را بهعنوان واژگان تخصّصی این رشته شناخته و باقی را در تخصّص رشتههای دیگر علوم یا در حوزه عمومی بهشمار آوردهاند، فرهنگنویسانی همچون آیینهوند و حریرچی (1368) 1546 واژه و پستا (1375) 1757 واژه را ارائه و معادلیابی نمودهاند. این اختلاف حاکی از آن است اندیشمندان رشته علوم سیاسی و گرایشهای آن نیز در تعداد واژگان تخصّصی این رشته اتّفاق نظری ندارند.
از این رو و با هدف برطرف کردن این دو اشکال یادشده، فرهنگ پیش روی تلاش میکند تا به شیوهای تطبیقی، واژگان مورد نظر نویسندگان و مترجمان متخصّص این رشته را در کنار واژگان پیشنهادی فرهنگستان علوم گردآوری نماید و با ارائه ارجاعات دقیق به بیش از 120 منبع معتبر و موثق، خوانندگان را با رایجترین معادلهای این واژگان آشنا سازد. در این اثر نزدیک به 000/18 سرمدخل، حدود 000/26 مدخل شامل واژه معادل و بیش از 000/34 ارجاع به بیش از 120 منبع مختلف از نویسندگان و مترجمان سرشناس دانشگاهی و پژوهشگران آزاد كشور كه در پیش و پس از انقلاب اسلامی درباره علوم سیاسی و گرایشهای تخصّصی آن از جمله روابط و حقوق بینالملل فراهم آمده است كه به ترتیب حروف الفبای انگلیسی هر سرمدخل، سپس مدخل معادل و آنگاه مدخل منبع هر معادل مرتّب شده است. گردآوری واژگان معادل منتشر شده و ارائه تطبیقی آنها در یك مجلّد میتواند پژوهشگران و مترجمان این رشته را کمک کند تا با دسترسی به معادلهای پیشنهادی استادان و صاحبنظران بزرگ، سمت و سوی خود را برای ارائه معادلهای جایگزین مشخص سازند و در نهایت نوعی وحدت رویه و همگرایی در امر ترجمه متون تخصّصی پدید آید و از تشتّت موجود پرهیز گردد.
روش كار با این فرهنگ تطبیقی نیز با کمی تأمل، بسیار ساده خواهد بود. این فرهنگ گر چه از نظر شکلی با بسیاری از فرهنگها و اصطلاحنامههای رایج شباهت دارد تا سرعت مطالعه و دستیابی به معادلها افزوده گردد اما نوآوری چشمگیر آن در بخش تطبیقی آن است بدین معنی که برای هر واژه انگلیسی به تعداد دفعات معادلیابی در منابع فرهنگهای تخصّصی علوم سیاسی و ترجمه آثار مترجمان برجسته ارائه کننده این معادلها، ارجاع و استناد دقیق بهصورت مختصر در درون متن صورت گرفته است و خواننده در یک نگاه میتواند با این یکسانی یا تفاوت معادلها آشنا شود. این منابع در زمینههای مختلف اندیشههای سیاسی، مطالعات منطقهای، حقوق و سازمانهای بینالمللی و دیپلماسی و روابط خارجی هستند و بهطور کامل در بخش منابع معرّفی شدهاند. این منابع عمدتا از سوی انتشارات دانشگاهی و مؤسسات پژوهشی و انتشاراتی بزرگ دولتی و غیر دولتی مثل دانشگاه تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه و نشر قومس بهچاپ رسیدهاند. برخی از این منابع همچون «فرهنگ اصطلاحات سیاسی» نوشته آیینهوند و «فرهنگ روابط بینالملل» نوشته پستا، خود یك فرهنگ مستقل بودند كه همه واژگان آنها بدون استثناء در این فرهنگ تطبیقی آمده است و برخی دیگر از منابع به تشخیص نویسنده یا مترجم برخی از واژگان اهمیت معادلیابی داشتهاند كه در پاورقی یا درون متن منابع آمده بود که تنها همین موارد مورد استناد قرار گرفته است.
در این فرهنگ تطبیقی که در زمره آثار گردآوری میباشد تلاشی برای ارائه معادل یا ترجیح معادل ویژهای از سوی گردآورنده نشده است. نهایت تلاش گردآورنده بر رعایت امانت و انتقال پیشنهادهای استاد، نویسندگان و مترجمان سرشناس به نگارش درآمده قرار گرفته است. اما همین تلاش اندک، مزیت بزرگی را فراهم کرده و خوانندگان میتوانند با مشاهده میزان فراوانی یک معادل به نتایج آماری جالبی دست یابند. در این فرهنگ تطبیقی میتوان بیشترین و كمترین فراوانی كاربردی واژگان و معادل آنها را نسبت به دیگری بدست آورد؛ مثلا بیشترین تکرار معادل برای چهار واژه state (72 بار)، approach (42 بار)، power (40 بار)، government (27 بار) مورد توجّه مترجمان و فرهنگ نویسان قرار گرفته است.
از دیگر مزایای این فرهنگ تطبیقی، درک اختلافات مترجمان در معادلیابی صحیح برای واژگان و عبارات علوم سیاسی است. صرفنظر از اندک مواردی همچون واژگان crisis، legitimacy، party، political و science و همچنین عبارت international relations که اجماع کاملی مشاهده میشود، در باقی موارد اتّفاق نظری میان مترجمان وجود ندارد. البته منطقی باشد که هر واژه در رشته و گرایش متفاوت علمی، معادل دیگری داشته باشد مثل impulse در روانشناسی سیاسی، اما سئوال اینجا است که چرا برای واژگان تخصّصی و رایج در سیاست، نباید اتّفاقنظری در معادل مناسب بوده باشد. در کلاسهای درس برای دو واژه state و government همواره تفاوت قائل شده و برای هر یک به ترتیب معادل «دولت» و «حکومت» توصیه میشود در حالی که در منابع مورد بررسی از جمله فرهنگستان علوم، این تفاوت نادیده گرفته شده و هر دو به یک معنی بهکار رفتهاند. حتی برای معادل واژهای به سادگی nation هم اجماعی وجود ندارد و برای آن 5 معادل امت، جماعت، کشور، ملّت و دولت ارائه شده است. حتی علیرضا طیب که شاید بتوان گفت بیشترین سهم در واحد مترجم را در ترجمه متون علوم سیاسی داشته است برای واژه area studies در سه اثر خود به چاپ سالهای 1372، 1376 و 1377 سه معادل مختلف «مطالعات نواحی»، «مطالعات به اصطلاح ناحیهای» و «بررسیهای ناحیهای» پیشنهاد کرده است.
وقتی در میان مترجمان مشهور علوم سیاسی هیچ اجماعی درباره معادل واژه secular (15 مترجم با 11 معادل) وجود نداشته باشد بهصورت مسئله در میان سیاستمداران و در نتیجه عامل بروز خواهد کرد و دیگر نمیتوان از عامّه مردم انتظار داشت که در کوچه و بازار به ستیز برنخیزند و برخی، دیگری را، بهسزا و ناسزا، بهعنوان صاحب دیدگاهی مخالف و معاند مذهب طرد نکنند. اختلاف بر سر معادل برخی واژگان نیز اساسا گمراه کننده است چرا که برای discrimination، 3 معادل «تبعیض»، «تمایز» و «فرقگذاری» و برای dispute از «اختلاف» تا «ستیز» و «نزاع» پیشنهاد شده است معنی هر یک بکلی با دیگری تفاوت دارد. کثرت معادلهای ارائه شده برای برخی واژگان نیز بر دشواری انتخاب میافزاید مثلا 31 مترجم، 17 معادل برای common sense که جزوه مشهور توماس پِین انگلیسی در جریان انقلاب استقلال آمریکا منتشر شده بود، پیشنهاد کردهاند و از میان مترجمان مختلف، 26 معادل برای subject و 15 معادل برای object، دو واژهای که در تقابل با یکدیگرند، ارائه شده که خواننده را بهتزده میکند؛ این وضعیت برای بسیاری دیگر از واژگان قابل نیز مشاهده است مثل idea (14 معادل)، paradigm (9 معادل)، explanation (4 معادل)، و description (2 معادل) مختلف دارند.
حتی معادلهای پیشنهادی فرهنگستان علوم هم نه تنها کمکی به اتّفاق و اجماع نکرده است بلکه در مواقعی با ارائه چندین معادل برای یک واژه meteor (شهاب، هوایی) یا metabolism (دگرگشت، سوخت و ساز) بر این سرگشتگی افزوده است و از آنجا که هیچ الزامی برای پذیرش معادلهای پیشنهادی این مرکز تقویت و گسترش زبان فارسی در کشور وجود ندارد و بیشتر این پیشنهادات نیز عربی، برگردان انگلیسی و یا فارسی نامأنوس بوده، کمتر مترجمی از آن پیروی میکند. مثلا معادل پیشنهادی فرهنگستان علوم برای واژه analysis دو معادل «آنالیز» و «تحلیل» است که هر دو فارسی نیستند و در مواردی نیز معادل پیشنهادی فرهنگستان در میان مترجمان مورد بررسی در انزوای کامل قرار گرفته است مثل واژه value که از نظر فرهنگستان علوم مناسبترین معادل برای آن، «قدر» است در حالی که اکثر قریب به اتّفاق مترجمان (23 نفر)، معادل «ارزش» را پذیرفتهاند.
نکته دیگر قابل توجّه در این اثر، دخل و تصرّف اندکی است که در عبارات و تركیبهای طولانی پیشنهادی مترجمان صورت گرفته است. در این فرهنگ تطبیقی به لحاظ سبک انتخابی در این فرهنگ تطبیقی، از آوردن آنها خودداری شده و با كوچك كردن آنها به تك واژه و بهصورت تركیبهای ساده وصفی و اضافی در حداكثر سه واژه، از طولانی شدن مطلب جلوگیری شده است. برخی واژگان نیز در آثار نویسندگان و مترجمانی مثل عنایت، حلبی و پورعزت بدون معادلیابی دقیق و صرفا با نویسهگردانی آمده بود یا برای چندین و چند بار در صفحات مختلف تكرار شده بود و همچنین همه واژگان اماكن به استثناء اسامی جنبشها و سازمانهای بینالمللی در این فرهنگ تطبیقی حذف گردید. البته در مواردی که معادلهای مختلفی برای یك واژه از سوی یک مترجم در صفحات مختلف اثر خود بهکار رفته بود بدون تغییر در این فرهنگ تطبیقی مورد استناد قرار گرفته است. در بسیاری از منابع ترجمه، از واژگان آلمانی، فرانسوی و لاتین استفاده شده بود و یا معادلیابیهای به زبان عربی صورت گرفته بود که در این موارد جز واژگان بسیار رایج در سیاست مثل Magna Carta، از ذكر آنها خودداری و بیشتر به واژگان انگلیسی و معادلیابیهای فارسی اکتفا گردیده است. برخی از نویسندگان هم متأسفانه بدلیل کمتجربگی و یا عدم دقّت کافی، اشتباهات فاحشی در معادلیابی کرده بودند و برای مثال برای goods معادل «خوبیها» یا «ارزشها» را پیشنهاد کرده بودند که حذف گردید یا در یک منبع (آیینهوند و حریرچی، 1368) که برای مصادر، معادل فعلی در نظر گرفته شده بود که همگی به مصدر تغییر یافتند.
راهکار پیشنهادی من برای استفاده از این فرهنگ تطبیقی این است که با مقایسه معادلهای ارائه شده از سوی مترجمان مختلف، پرتکرارترین آنها را برگزیده و بهکار ببرند مثلا برای واژه politics از میان 6 معادلی که 26 مترجم مختلف ارائه کردهاند میتوان معادل «سیاست» را که 21 مترجم پذیرفتهاند، برگزید و برای واژه power از میان 6 معادلی که 40 مترجم مختلف برگزیدهاند میتوان معادل «قدرت» را که 26 مترجم ارائه کردهاند، انتخاب کرد. از همین رو است که فهرست منابع بر اساس نام معادلیابان شامل مؤلّفان و مترجمان مرتّب شده است.
دکتر بهرام نوازنی