کتاب «خاورمیانه از فروپاشی تا نظمیابی» نوشته محمد ایوب تلاش کرده تا به خاورمیانه عربی از منظر تأثیر بهار عربی بر فروپاشی و ثبات دولت بپردازد و معتقد است آنچه به نام بهار عربی شهرت یافته یک پدیده واحد و منسجمی نبوده بلکه ناآرامیهایی بود که بهطور گسسته و منطبق با شرایط ملی هر یک از کشورهای عربی به وقوع پیوسته و حتی پس از گذشت زمان کوتاهی معلوم شده که سرابی گمراهکننده بیش نبوده و با بازگشت رژیمهای خودکامه و به حاشیه راندن جنبشهای دمکراتیک در هر یک از این مناطق یا فرورفتن در باتلاق بیثباتی و تجزیه برخی کشورهای این منطقه، در نهایت به سرخوردگی اسلامگرایان میانهرو انجامیده و بیم آن میرود که اینان به گروههای افراطی پیوسته و فروپاشی دولت در منطقه و نظم و ثبات در صحنه بینالمللی را دامن بزنند. این مقاله در تلاش است تا با ارزیابی این کتاب، ﻋﻼوه ﺑﺮ ﻧﻘﺎﻳﺺ ﻣﺤﺘﻮاﻳﻲ، ﻧﻘﺎط ﻗﻮت و ﺿﻌﻒ اﻳﻦ اﺛﺮ را در زﻣﻴﻨﻪﻫﺎی ﺷﻜﻠﻲ، ﻧﮕﺎرﺷﻲ و ویرایشی و همچنین در ﺗﻮﺿﻴﺢ، ترجمه و معادلیابی و ﻣﻨاﺒﻊ و ارجاعات ﻛﺸﻒ و آﺷﻜﺎر ﻛﻨﺪ و ﺑﺮای ﺑﺎزﻧﮕﺮی در ﭼﺎپ ﺑﻌﺪی ﻛﺘﺎب توصیه نماید.