يكي از ويژگيهاي جامعه ايراني، چند قوميتي بودن آن است. اقوام مختلف گاهي در سرنوشت سياسي يكديگر احساس اشتراك كرده و به ايفاي نقش مؤثري در رشد و شكوفايي تمدن ايراني پرداختند و گاهي نيز بخاطر تفاوتها و اختلافات قومي رو به درگيري آورده و حتي با وجودي كه در اقليت بودند اما براي دستيابي به اوج قدرت سياسي و در دست گرفتن سرنوشت قومي خويش، حيات سياسي كشور را به ورطه سقوط و تجزيه كشاندند. از ميان اين اقوام قوم تات، بازمانده تمدن باستاني ماد، است كه در كنار همزيستي مسالمتآميز با اقوام ديگر و تلاشي كه براي حفظ و قوام هويت ملي ايراني كرده است، در حفظ بستگيها و عناصر هويتي خود نيز از جمله حفظ گويش تاتي بطور شفاهي كوتاهي نكرده است. در اين پژوهش تلاش ميشود تا علاوه بر ريشهشناسي واژه تات، پيشينه تاريخي تاتها، جمعيت و پراكندگي جغرافيايي نفوس آنان به اهداف و تقاضاهاي قومي و عوامل همگرايي اين قوم با ديگر اقوام مجاور پرداخته و رفتار و ابزار مورد استفاده اين قوم در پيگيري اهداف و تقاضاهاي خود را بررسي نمايم. روش اين مطالعه، تلفيقي از دو روش كتابخانهاي و پيمايش ميداني است و براي تشخيص تمايلات، احساسات و علايق ذهني و رفتاري تاتها در زمينههاي سياسي و اجتماعي و در نهايت ترجيح علايق ملي بر قومي، متغيرهايي چون جنسيت، سن، محل تولد و سكونت، وضعيت تأهل، مذهب، ترجيح زبان و گويش مورد توجه قرار گرفته است.