هرچند به اعتقاد ما انقلاب اسلامی در ابتدای راه است و هنوز تا فتح قله های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جهان راه زیادی باقی مانده، و هنوز ابعاد ناشناخته و نایافته ای از تاثیر درونی و بیرونی انقلاب وجود دارند اما این امر، نه تنها مانع از بررسی آثار و نتایج انقلاب نخواهد بود بلکه به منظور کسب هوشیاری و امیدواری، بررسی هرچه بیشتر در این حوزه الزامی است. شناخت واقع بینانه نتایج انقلاب بر امیدواریها و هوشیاریهای لازم برای تداوم آن تاثیر مستقیم خواهد داشت و پیمودن مابقی راه تاحدزیادی بسته به نگاهی خواهد بود که به پشت سر می اندازیم و گذشته و حال را مورد ارزیابی قرار می دهیم. می توان گفت انقلاب اسلامی ایران به اولین و اصلی ترین مطلوب خود که حاکمیت اصول دینی بر شیوه حکومتداری بود، دست یافته و آن را تاحدودزیادی محقَق می داند. بدیهی است فروعات منتج از دینی شدن حکومت که عبارتند از نفی سبیل بیگانگان (نه شرقی ونه غربی)، آزادی، استقلال، عدالت و توسعه اجتماعی، رهاسازی مظلومان جهان، حراست از منابع ملی، حفظ امنیت و...، همگی در صورتی به طورکامل تحقق می یابند که ریشه های حکومت دینی به درستی پایدار و استوار گردند. انقلاب اسلامی از همان ابتدا اعلام کرد پدیده ای ملی و نژادی نیست و براساس تعالیم مقدس اسلام داعیه ای جهانی دارد و ازهمین رو تاثیرات منطقه ای و جهانی انقلاب به زودی آشکار شدند. مردم ایران انقلاب خود را تنها مقابله با نظام شاهنشاهی نمی دانستند بلکه آن را راهی برای نجات همه بشریت از چنگال استعمار و نیز مکتبی حیات بخش برای محفوظ بودن از ایدئولوژیهای منحط شرق و غرب برشمردند.