تغييراتي كه در دهة اخير صورت گرفته است، تجارت را هم بين المللي تر و هم مستقل تر كرده است و همچنین گسترش جهاني نيز از طريق تشكيل ائتلاف ها و شركت هاي مشترك و همچنين ادغام ها و خريداري هاي فرامرزي امكان پذير شده است. از طرفی با روند رو به رشد جهانی سازی خصوصاً انسجام اقتصادی، فرهنگ به عنوان جزء نامرئی ولی اساسی در تعاملات بین المللی بیش از پیش خودنمایی می کند. بنابراین مدیران جهاني باید در محيط باز جهاني، جايي كه در آن فرهنگ¬هاي متفاوت، خطرات متنوع و چالش¬هاي فراوان وجود دارد فعاليت نمايند. براي انجام وظيفه در اين چنين محيطي آنان نيازمند دانش، مهارت و ويژگيهاي شخصيتي مي باشند. شايد در ميان اين قابلیت ها، هوش فرهنگي، می تواند سهم به سزایی در موفقيت اين مدیران داشته باشد. بنابراین وجود هوش فرهنگی برای مدیرانی که در عرصه جهانی فعالیت می کند، یک نیاز و الزام برای آنها به حساب می آید. در این مقاله سعی شده است تا با تشریح ابعاد و قابلیتهای هوش فرهنگی، به ضرورت آن در مدیران جهانی در پهنه فرهنگها پرداخته شود.
