چکیده :

مقدمه: تولد كودك كم توان ذهني كيفيت زندگي والدين را تحت تأثير خود قرار مي دهد و پذيرش واقعيت ها، شكيبايي و تحمل هنگام رويارويي با مسائل و مشكلات بستگي زيادي به جهان بيني والدين و چگونگي ارتباط شان با جهان هستي (معنويت) دارد. در همين راستا هدف مطالعه حاضر بررسي رابطه دلبستگي به خدا با معنادري زندگي والدين كودكان كم توان ذهني شهر زاهدان مي باشد. روش بررسي: مطالعه حاضر از نوع توصيفي- همبستگي است و جمعيت مورد مطالعه آن والدين كودكان كم توان ذهني مراجعه كننده به مركز بهزيستي شهر زاهدان در بين ماه هاي مهر تا آذر 1391 بود كه به صورت نمونه گيري هدفمند 125 نفر به عنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفتند. براي جمع آوري اطلاعات از دو ( پرسشنامه دلبستگي به خدا (لارسن و غباري بناب، 2009 ) و مقياس معناداري زندگي (باتيستا و آلموند، 1973 استفاده شد. براي تجزيه و تحليل داده ها از آزمون ضريب همبستگي اسپيرمن و رگرسيون چندگانه با استفاده شد. SPSS استفاده از نرم افزار 17 يافته ها: يافته ها نشان مي دهد كه سطح دلبستگي به خداوند و معناداري زندگي والدين كودكان كم توان ذهني بالاتر از ميانگين بود و بين دلبستگي به خدا و تمامي ابعاد آن با معناداري زندگي اين گروه از والدين رابطه مثبت و معناداري وجود داشت. هم چنين از بين ابعاد دلبستگي به خدا، ابعاد جوارجويي، پايگاه امن، پناهگاه امن، ادراك مثبت از خود و اضطراب جدايي قابليت تبيين و پيش بيني معناداري زندگي اين گروه از والدين را داشتند. نتيجه گيري: با توجه به محرز شدن نقش دلبستگي به خدا در معناداري زندگي والدين كودكان كم توان ذهني، تشكيل جلسات معنويت درماني و آموزش استفاده از شيوه هاي مقابله مذهبي در حذف و بر طرف نمودن استرس ها و معنادارسازي زندگي اين گروه از والدين توسط سازمان ها و نهادهاي مربوطه از قبيل بهزيستي، آموزش و پرورش كودكان استثنايي و صدا و سيما پيشنهاد مي گردد

کلید واژگان :

دلبستگي به خدا، معناداري زندگي، والدين كودكان كم توان ذهني



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک