چکیده :

دين، زبان، فرهنگ، جغرافيا و سرزمين‌، تاريخ و نژاد را مهم‌ترين عناصر هويّت‌ ملّي مي‌دانند. اگرچه‌ هويّت فرهنگي از بطن هويت ملي سر بر مي‌كشد و به‌‌ثمر مي‌نشيند؛ امّا به‌دليل اهميت‌ فوق‌‌العادة آن، هويّت ملي را گاه‌ با استناد و رجوع بدان تعريف مي‌كنند. هويّت‌ فرهنگي، شناسة منش، رفتار، كردار و آيين‌ زندگي يك ملّت است. ايران‌ در طول تاريخ‌ از فرهنگ غني و قوي برخوردار بوده و در پرتو مواهب آن، آبرومند و سربلند زيسته‌ است؛ امّا چون هويّت فرهنگي پديده‌اي پويا و زاياست و همواره با تهديدات جدّي نيز روبه‌روست، صيانت از آن، رسالت سنگين دولت، متوليان فرهنگي و هر ايراني اصيل مي‌باشد؛ به‌ويژه‌ در عصر حاضر كه هويّت‌ ملّت‌ها در معرض آفات قرار گرفته و ماهيت واقعي انسان‌ها نيز تحت‌فشارهاي روحي‌ و رواني شديد، آسيب‌هاي جانگزا ديده و از همين‌رو، عصر حاضر را «عصر اضطراب‌» و فشار رواني‌ را «بيماري تمدّن‌ جديد» ناميده‌اند. در جستجوي سرچشمه‌هاي زلال هويّت فرهنگي، غزليّات حافظ‌شيرازي‌ از چنان اصالت‌ و صفايي سرشار است‌كه آن‌را در طول‌ سده‌ها در اوج‌ محبوبيّت نشانده و هم‌نشين دل‌وجان‌ ايرانيان گردانده است. شناخت مؤلفه‌هاي هويّت‌ فرهنگي و آموزه‌هاي ناب اخلاقي و آيين زندگي در غزليّات حافظ بسيار گسترده است و در اين مقاله پنج‌ مؤلفه‌ مورد بررسي قرار گرفته: 1) دين‌مداري 2) اعتدال 3) تقديرگرايي 4) اغتنام‌ فرصت 5) شادي. آموزه‌هاي ديني و قرآني، مهم‌ترين مؤلفه‌ و پرورنده‌ و گسترندة كيمياگري معنوي، يعني فضايل اخلاقي است. اعتدال، او را به مدارا و تقديرگرايي به اميدواري وا مي‌دارد. او با اغتنام فرصت و اختيار عشق، پادزهر مرگ را مي‌يابد و به زندگي معنا مي‌بخشد و شادي و خوشدلي، يعني آرامش پايدار قلبي را در خود برقرار ساخته‌ و بدين‌ترتيب، به‌روشني ضمير و خودشكوفايي مي‌رسد. مؤلفه‌هاي هويّت‌‌ فرهنگي در غزليّات حافظ‌شيرازي به‌دليل ماهيت زبان هنري، يعني شعر، مي‌توانند در زمينه‌هاي آموزشي‌ بيشترين تأثير را به‌جا گذارند.

کلید واژگان :

هويّت‌ فرهنگي، حافظ‌شيرازي، دين‌مداري، اعتدال و تقديرگرايي.



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک