چکیده :

تامل در متن سام نامه و نشانه هايي كه در دو داستان فرعي آن ديده مي شود، انتقال و تبديل بخشي از اساطير هند را به اين متن حماسي آشكار مي كند. اساطير هندي موجود در سام نامه، در متوني از متون هندي ديده مي شوند كه اولين ترجمه هاي در دسترس آن ها به عربي و فارسي، كتاب ماللهند ابوريحان بيروني است و سپس در سطح وسيع تر آثاري كه از طريق نهضت ترجمه در دوره حكومت تيموريان هند و اوائل دوره صفويه به فارسي برگردانده شده اند؛ لذا احتمال قريب به يقين آن است كه از طريق اين ترجمه ها وارد متون حماسي فارسي شده باشند. اين تحقيق نشان مي دهد: اولا، نحوه ياد كرد و نظم اين اسطوره ها در سام نامه، با نوشته ابوريحان متفاوت است. ثانياً، سراينده از متن آنها كم اطلاع بوده است و از اين ، بر مي آيد كه جامعه مخاطب نيز از اين اسطوره ها اطلاعي نداشته و خالي الذهن بوده است. هم چنين با توجه به زمان انتقال اين مضامين از هند به ايران مي توان گفت كه تاريخ سرايش اين منظومه، اگر سروده يك نفر باشد، زودتر از زمان حكومت جلال الدين اكبر در هند نمي تواند باشد و اگر سروده چند نفر باشد، حداقل آن بخشهايي كه نام و اَشكال اين اسطوره ها در آن ها حضور دارد، مربوط به دوره ياد شده است.

کلید واژگان :

سام نامه، اساطير هند، گرود، تمثال هاي خدايان هند



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک