چکیده :

طي ساليان اخير کشورمان شاهد رشد مستمر تجارت خارجي بوده است. اما متاسفانه همواره حجم صادرات غيرنفتي نسبت به حجم واردات پايين تر بوده است که ادامه اين روند مي تواند در بلندمدت مشکلات عديده اي براي توليد داخلي به وجود آورد. از طرفي نداشتن حجم صادرات متناسب با حجم واردات باعث مي شود که براي تامين منابع ارزي جهت واردات مجبور به فروش مواد خام و منابع زيرزميني شويم که اين امر نه تنها از منظر علم اقتصاد داراي ايراداتي است بلکه برخلاف اهداف برنامه توسعه پنجم و سند چشم انداز مي باشد. پس لازم است که براي تامين منابع مورد نياز براي واردات، به توسعه صادرات توجهي خاص صورت گيرد. يکي از سياست هاي موثر در اين زمينه سياست همگرايي منطقه اي مي باشد و يکي از مهم ترين عواملي که مي تواند اين سياست را به سياستي موثر و کارا تبديل نمايد وجود پتانسيل تجاري بين کشورهاي عضو همگرايي است و يکي از قوي ترين روش ها در برآورد پتانسيل تجاري استفاده از مدل جاذبه مي باشد. شناسايي پتانسيل تجاري (صادراتي) ايران با هر يک از شرکاي تجاريش به ويژه با کشورهاي که با آن ها فرهنگ و مذهب مشترک دارد مي تواند به توسعه صادرات ايران کمک بسزائي نمايد، کشور ترکيه با داشتن مرز خاکي مشترک، مذهب مشترک، فرهنگ مشترک و روابط ديرينه تجاري- سياسي مي تواند شريک مناسبي در جهت افزايش سطح مبادلات تجاري باشد، در اين مقاله به برآورد پتانسيل صادراتي ايران با ترکيه با استفاده از مدل جاذبه و بر اساس روش اقتصاد سنجي پنل ديتا طي دوره زماني 2002-2006 مي پردازيم. نتايج پژوهش نشان مي دهد که ميزان بالفعل صادرات ايران به ترکيه در دوره مذکور، بسيار کمتر از ميزان بالقوه صادراتش مي باشد، که اين موضوع بيان کننده اين است که ايران از ظرفيت هاي صادراتي خود با ترکيه حداکثر استفاده را ننموده است

کلید واژگان :

کمال تجاري، مدل جاذبه، رابطه تجاري، موانع تجاري



ارزش ریالی : 350000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک