چکیده :

بر اساس رویکرد هستی‌شناختی، هر موجودیتی در ارتباط با دیگر موجودیت‌ها به مرحله هستی می‌رسد و اعتبار می‌یابد. به عنوان مثال، هر یک از مصادیق انسانی از ارتباط میان دیگر مصادیق انسانی پا به عرصه وجود می‌گذارند. روابط میان موجودیت‌های انسانی در سطح محدود خانواده، و در سطحی گسترده جامعه یا اجتماع را تشکیل می‌دهند. به مجموعه‌ای از موجودیت‌های به هم مرتبط (مانند خانواده یا جامعه) بافت اطلاق می‌شود. جایگاه و اعتبار موجودیت‌ها در بافت تحقق یافته و سنجیده می‌شود. به عنوان مثال، جایگاه هر موجودیت انسانی در بافت‌های خانواده و جامعه تعیین شده و اعتبار دارد. نقش‌های مختلفی که یک موجودیت انسانی ایفا می‌کند متناسب با این بافت‌هاست. مثال دیگر، موجودیت‌های مفهومی هستند. موجودیت‌های مفهومی نیز در ارتباط با یکدیگر معنا پیدا می‌کنند. به عبارت دیگر، معنای هر مفهوم، از ارتباط آن مفهوم با دیگر مفاهیم، و روابط میان آن مفاهیم با یکدیگر حاصل می‌شود. واژه‌ها و اصطلاحات به عنوان نمایندگان مفاهیم ممکن است در متن‌های مختلف معانی متفاوتی داشته باشند. این بیانگر تاثیر بافت بر تولید معانی گوناگون یک موجودیت مفهومی است. بنابراین از طریق بافت است که می‌توان وجود یا هستی را شناخت، و به درک درست از جهان هستی دست یافت. کشف و ثبت روابط میان موجودیت‌ها در محیط‌ اطلاعاتی نیز بر مبنای رویکرد هستی‌شناختی است، و به تولید ارزش افزوده منتهی می‌شود. روابط میان موجودیت‌های اطلاعاتی دارای ارزش افزوده از سه جنبه مختلف هستند. نخست، روابط میان موجودیت‌های محیط‌ اطلاعاتی تولید دانش را در پی خواهد داشت. زیرا تعامل و رابطه میان موجودیت‌های اطلاعاتی آنها را به سطح بالاتری از شناخت ارتقاء می‌دهد که دانش گویند. این دقیقاً همخوان با الگوهای ذهنی کاربران است که به صحت شناختی شهرت یافته است. در اینجا دانش همان معانی هستند که پیشتر اشاره شد. افزودن واژه "معنایی" به برخی از اصطلاحات تخصصی این حوزه مانند "جستجوی معنایی" و نظیر آن در همین راستاست. همچنین مفهوم شبکه در محیط اطلاعاتی بر روابط میان موجودیت‌ها استوار است. دیگر، برقراری روابط میان موجودیت‌ها باعث افزایش دسترس‌پذیری به آنها می‌شود. بدین معنی که هر موجودیت یا شیء محتوایی افزون بر قابلیت بازیابی از طریق صفات و خصائص خود، شانس دیگری در بازیابی کسب می‌کند، و آن زمانی است به عنوان شیء مرتبط با اشیای دیگر بازیابی می‌شود. تصور کنید شیئی دارای ده خصیصه است. این شیء از طریق ده نقطه دسترسی قابل بازیابی است. حال اگر میان این شیء و چهار شیء دیگر ارتباط برقرار شود. نقاط دسترسی شیء به طور تصاعدی افزایش می‌یابد. زیرا هر کدام از آن چهار شیء نیز دارای خصائصی هستند. اگر لایه‌های روابط بر مبنای رویکرد هستی‌شناختی بیشتر گسترش یابند، تعداد نقاط دسترسی شیء نیز توسعه خواهد یافت. دو دیگر، ثبت روابط میان موجودیت‌ها زمینه را برای انتخاب بهترین و مناسب‌ترین موجودیت یا شیء فراهم می‌کند. بازیابی اشیای مرتبط با یکدیگر گزینه‌های گوناگونی را در اختیار کاربر می‌گذارد که انتخاب مناسب‌تر را موجب می‌شود.

کلید واژگان :

داده های پیوندی - استاندارد ها - جامعه فرهنگی - موجودیت



ارزش ریالی : 150000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک