چکیده :

طنز نوعی گفتمان است که جهت انتقاد و یا التذاذ مخاطب به کار گرفته می­شود. ادبیات معاصر ایران از طنز برای بازتاب دیدگاه­های انتقادی استفاده می­ کند چنانچه داستان­پرداز جدّی­نویسی چون چوبک، زمانی که قلمِ جدّ احساس عجز می­کند، از طنز یاری می­ جوید. واکاوی طنز داستان­های او می­ تواند در درک گفتمان­ های مسلّط داستان­ های وی و دوره­ ای از تاریخ ایران، نقش تأثیرگذاری داشته ­باشد. طنزهای چوبک را از لحاظ درون­مایه و کارکرد می­توان به 4 دستۀ فلسفی، اجتماعی، سیاسی و پیشبرنده تقسیم کرد. طنز فلسفی و اجتماعی وی نسبت به دیگر طنزهایش تلخ­ تر است. گفتمان اصلی آن، بازتاب نگاه پوچ گرایانه نسبت به زندگی است. گفتمان اصلی نویسنده در طنز اجتماعی، ضدیت با نادانی، فقر و فساد اجتماعی، در طنز سیاسی ضدیت با نظام سلطه است. طنز ساده و پیشبرنده کمتر انتقادی است و برای گسترش داستان و شخصیّت­ پردازی مورد استفاده قرار می­گیرد.

کلید واژگان :

ادبیات معاصر ،صادق چوبک ،گفتمان طنز



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک