چکیده :

قرآن کريم، يکی از زيباترين متون ادبی است که از سبک ويژه ای برخوردار است، و متشکل از واژه ها و عبارت های موزون و متوازنی است که از ورای آن، آهنگی دلنشين ساخته است. اين آهنگ گاه قابل استماع است وگاه احساس پژواک و آوايي ناشنيدني به دست می¬دهد که در نفس جريان مي¬یابد و از لحاظ تاثير به آوای قابل شنيدن موسيقی شباهت دارد. در اين مقاله سعی شده است تا مهمترين عناصر خلق موسيقی شنيداری و غير شنيداری مورد بررسی قرار گيرد. با بررسی ساختار موسيقائي سوره مبارکه عاديات، که با شیوه توصیفی- تحلیلی نوشته شده، اين نتائج حاصل گشته است که در بخش موسيقی بيرونی (شنيداری) دو بحر شعری رجز منهوک "مستفعلن فعولن" وخفیف مجزوء "فَعِلاتُ مفاعيلُن" سبب موزون شدن برخی از آيات شده، بطوری که برای به تصویر کشیدن سرعت اسبان و صحنه گرد و غبار بر انگیخته از سم اسبان، خلاقیتی چشم گیر است. اما در بخش موسیقی درونی، به مسأله آشنايي زدايي، و عناصر هنجارگریزِ طباق معنايي، تناوب، تقدیم و تأخر و التفات اشاره شده است و از مهمترين نتائج حاصله در اين بخش، وجود تضاد معنایی است، چون خداوند متعال، با استفاده از حروفی که دربردانده صفات ضعيف هستند و در پراکندگی حروف در سوره "عادیات" نسبت به حروف قوی و اقوی غلبه فراگیر و قابل اعتنایی دارند، معانی محکم و کوبنده را خلق نموده است.

کلید واژگان :

سوره مبارکه "العاديات"، موسیقی بيرونی، موسیقی دروني، آشنايي زدايي و تناوب



ارزش ریالی : 350000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک