چکیده :

تذکره¬های فارسی از دیرباز یکی از مراجع زندگی¬نامه¬ای و از منابع مهمِ ادبی، تاریخی و اجتماعی بوده¬اند. در پیِ تحولاتِ دوره¬ی قاجار در آستانه¬ی مشروطه، تطور و دگرگونیِ ویژه¬ای در گونه¬های ادبیِ مختلف ایجاد شد. در این پژوهش به فصلِ مهمی از تذکره¬های این دوره، یعنی ترجمه ی خودنوشتِ مؤلف، پرداخته شده است. تاکنون هیچ پژوهشی درباره ی ترجمه های خودنوشتِ تذکره ها، انجام نشده است. در این جستار تراجمِ خودنوشتِ تذکره های دوره ی قاجار با تعریفِ اتوبیوگرافیِ مدرن سنجیده شد و ضمنِ بیانِ اهمیتِ این نوع نوشته؛ محتوا و انگیزه و نیز نوعِ روایت و سبک نگارشِ آن، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از این است که جایگاه ترجمه ی مؤلف در تذکره های این دوره و وجودِ نمودهایی چون جزئی-نگری، پرداختن به عواطف و منویات درونی و حتی اشتباهات نویسنده و نیز رغبتِ نویسندگان این دوره به روایتِ اول¬شخص و «من گفتن»، ویژگی هایی است که ترجمه های خودنوشتِ تذکره های دورهی قاجار را از دوره های قبل متمایز و به تعریف اتوبیوگرافیِ جدید، نزدیک کرده است.

کلید واژگان :

ترجمه خودنوشت، تذکره، دوره قاجار، اتوبیوگرافی



ارزش ریالی : 350000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک