چکیده :

شعر کلامی است مخیّل؛ یعنی آفرینش نگاره¬هایی که برساخته¬ی انگاره¬های شاعرانه¬اند، به¬وسیله¬ی واژگان بر گستره¬ی دو محور هم¬نشینی و جانشینی زبان و تصرّف و دست¬بردن هنرور در سطح کلام و بیان پدیدار می¬شود. از قرن ششم، توأمان با تغییر در سیاق سخن¬سرایی و حضور اصطلاحات دانش¬های گوناگون در صورخیال شعر، برخی از شاعران، اساس تصویرآفرینی شعر خود را بر عناصر علوم مختلف نهادند. حکیم انوری ابیوردی در زمره¬ی شاعران توانمندی است که شالوده¬ی تصویرهای شعر خود را بر اصطلاحات دانش¬های مختلف نهاده است. این جستار که به شیوه¬ی تحلیلی ـ توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه¬ای نوشته شده، ضمن بررسی اصطلاحات سه دانش نجوم، موسیقی و طب در پنجاه و یک قصیده¬ی (تقریباً یک¬چهارم کل قصاید) دیوان انوری می¬کوشد تا به این پرسش¬ها پاسخ دهد: 1ـ بسامد اصطلاحات هر یک از دانش¬ها به ترتیب کدام است؟ 2ـ میان اصطلاحات علمی بکاررفته در بیت و دیگر واژه¬ها در محور همنشینی و نیز از لحاظ بلاغی چه ارتباطی وجود دارد؟ 3ـ انوری با چه شگردهایی، اصطلاحات مربوط به هریک از سه دانش مزبور را در تصویرهایش بازتابانده است؟ نتیجه¬ی این پژوهش نشان می¬دهد که بیشتر تصویرسازی¬های انوری با بهره¬گیری از عناصر علم هیأت بوده است و پس از عناصر نجومی، اصطلاحات دانش موسیقی و در آخر اصطلاحات طبی قرار می¬گیرد. با تجزیه¬ی تصویرهای دانش¬بنیانِ شعر انوری، ارتباطی معنادار در محور هم¬نشینی و شبکه¬ی درهم تنیده¬ای از تلفیق و آمیختن واژه¬ها و اصطلاحات سه دانش نجوم، موسیقی و طب با شگردهای بیانی و بدیعی مشاهده می¬شود.

کلید واژگان :

تصویر، انوری، دانشگرایی، نجوم، طب، موسیقی.



ارزش ریالی : 350000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک