چکیده :

گرچه مفهوم فرهنگ از علم مردم شناسي به ادبيات مديريت وارد شده است اما به عنوان مفهومي مهم از رفتار سازماني به خصوص از منظر سطح كلان شناخته مي شود. اين مفهوم به مجموعه اي از مفروضات، ارزش ها، باورها و هنجارهايي اشاره دارد كه منجر به يكپارچگي دروني و انسجام بيروني مي شود. اگرچه در خصوص آن نظريات متعددي بيان شده، لكن كمتر در سازمان هاي قدرت مدار بدان توجه شده است. مطالعه حاضر با روش توصيفي از نوع تحليلي- انتقادي صورت گرفته است. اين مطالعه ضمن مرور ادبيات نظري فرهنگ سازماني و با شناخت ويژگي هاي فرهنگي سازمان هاي قدرت مدار درصدد است گونه فرهنگي متناسب با اين سازمان ها را در سطوح ستادي و عملياتي پيشنهاد نمايد. نويسندگان ضمن لزوم توجه به كليه ابعاد فرهنگ سازماني در اين سازمان ها، معتقدند مناسب ترين گونه فرهنگي در سطوح عملياتي و ستادي به ترتيب قانون گرايي و هماهنگ گرايي مي باشد.

کلید واژگان :

فرهنگ سازماني، سازمان هاي قدرت مدار، طبقه بندي مفهومي، گونه هاي فرهنگي



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک