چکیده :

اسطوره، جهان¬بینی انسان باستانی است؛ انسانی که می¬کوشیده تا اسرار جهان خود را بشناسد و از این رو، با بررسی دوران اساطیری، سیر اندیشه¬ی بشر را نیز می¬توان مشاهده کرد. اگرچه بسیاری از بن¬مایه¬های اسطوره¬ای با پایان¬یافتن دوران اساطیری فراموش شدند، امّا بسیاری از عناصر آن نیز که توانِ تطبیق و همگرایی با نگرش نو و محیط اجتماعی دوران بعد¬ را داشتند، در جریان سیر خود، سینه¬ به¬ سینه و نسل به نسل (به شکلی تعدیل¬یافته¬) به دوران حماسی منتقل شدند. فرامرزنامه¬ی بزرگ اثری است حماسی که ژرف¬ساخت برخی از روایت¬های آن اسطوره¬ای است. این پژوهش که به شیوه¬ی تحلیلی ـ توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه¬ای نوشته¬شده، می¬کوشد تا به بررسی سه بن¬مایه¬ی اسطوره¬ایِ زن¬محورِ («برون¬همسرگزینی»، «ربوده¬شدنِ دختر توسّط دیو» و «پری و پیکرگردانی») در روایت¬های فرامرزنامه¬ی بزرگ بپردازد. نتیجه¬ی پژوهش نشان می¬دهد که داستان فرامرزنامه¬ی بزرگ بر اساس دو الگوی بیگانه¬همسری و ربوده¬شدن دختر توسّط دیو سروده شده¬است. هر دو همسر فرامرز بیگانه¬اند و اهل سرزمین هند. نیز نخستین همسر فرامرز یعنی دختر شاه کهیلا توسّط دیو ربوده شده که فرامرز با شکست¬دادن دیو، دختر را آزاد و در نهایت با او ازدواج می¬کند. دومین همسر فرامرز از جنس پری است که با پیکرگردانی به هیأت آهو بر پهلوان ظاهر می¬شود و در نهایت، فرامرز برای رسیدن به او از هفت¬خان گذر می¬کند. سوای پیکرگردانی، ویژگی¬های دیگر پریان مثل ارتباط با آب و آتش نیز در این روایت دیده می¬شود.

کلید واژگان :

فرامرز، فرامرزنامه، اسطوره، بیگانه¬همسری، پری



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک