چالش ناشی از رقابت جهانی باعث افزایش فشار بر سازمانها برای بهبود مهارتها و قابلیتها و کیفیت محصولات و خدمات شده است. اصول مدیریت کیفیت جامع (TQM)، به صورت گسترده در سطح جهان به عنوان ابزار بهبود عملکرد سازمانی، بهبود ماهیت سازمانها و چگونگی رویارویی با چالشهای ویژه بازارها مورد پذیرش قرار گرفته است. از سوی دیگر دیدگاه های نوین صاحبنظران، مدیریت دانش یک موضوع سازمانی است که در تلاش برای تحت کنترل در آوردن ظرفیتهای معنوی و نامشهود و تجارب و مهارت های کارکنان است. در واقع، می¬توان ادعا نمود مدیریت کیفیت جامع و مدیریت دانش هر دو از مباحث با اهمیت در دنیای کسب و کار هستند و حتی برخی صاحبنظران بر این باورند که مدیریت دانش، جایگزین مدیریت کیفیت جامع به‌عنوان نسل پس از آن است. بنابراین توضیحات، در این مقاله، پس از ارائه مقدمه و تشرح مختصری از مدیریت کیفیت جامع و مدیریت دانش تحقیقات مربوطه در این حوزه در قالب مطالعات تجربی ارائه گردید. پس از آن به بیان مقایسات تئوریکی در قالب شباهتها و تفاوتهای مطالعات مربوط به این دو حوزه پرداخته شد. نتیجه محور بودن، مدیریت مبتنی بر افراد،کار تیمی، رهبری، خشنود کردن مشتریان و توجه به فرهنگ سازمانی را می توان میان به عنوان شباهات، و بهبود مستمر، مدیریت بر مبنای حقیقت، چرخه حیات و ابزارها مدیریت کیفیت جامع و مدیریت دانش را به عنوان تفاوت های مطالعات مربوطه از این دست نام برد. در پایان مقاله از موراد مذکور نتیجه گیری گردید.
کلید واژگان :تئوریکی، تجربی، مدیریت مشارکتی، مديريت کیفیت جامع، مدیریت دانش
ارزش ریالی : 300000 ریال
با پرداخت الکترونیک