چکیده :

خانواده به عنوان یک خرده نظام اجتماعی، شامل مجموعه ای از نقشها و روابط میان آنهاست. هر نقش با توجه به اهمیت آن که بر اساس ارزشهای اجتماعی تعریف شده است، پایگاه خاصی می یابد. نقش های مختلفی و ارتباط با یکدیگر، گاه پایگاه های کاملاً متفاوتی را در سلسله مراتب قدرت خانوادگی می یابند و گاه نیز در یک سطح و به صورت افقی واقع می شوند. هر یک از انواع توزیع قدرت در خانواده بین نقشهای مختلف به پرورش شخصیتهای ویژه ای منجر می گردد. در واقع از آنجا که خانواده به عنوان نخستین عامل جامعه پذیری شناخته می شود، انتظار می رود که هر یک از انواع خانواده، شخصیتها و نگرشهای سیاسی و اجتماعی متفاوتی را به نظام اجتماعی عرضه نمایند. از طرف دیگر خشونت و نزاع های فردی و گروهی به عنوان یکی از مسائل اجتماعی مهم شناخته شده است. خشونت علاوه بر آثار و عوارض منفی در سطح فردی از جمله آسیب های جسمی و روانی، دارای پیامدهای منفی شدید در سطح اجتماعی و اختلال در نظم اجتماعی و امنیت عمومی است. خشونت به منزله آسیب روانی و فیزیکی جامعه و حمله به استانداردهای اصلی جامعه می باشد. این مشکل و معضل اجتماعی، هنجارها و ارزش های جامعه را مورد آسیب قرار داده و با خلق موقعیت های خطرناک موجب رنجش روحی مردم را فراهم می آورد. در این نوشتار ضمن پرداختن به شیوه های تربیت فرزندان در خانواده به نقش شیوه استبدادگرایی در گرایش افراد خانواده به خشونت پرداخته شده است.

کلید واژگان :

آسیب شناسی اجتماعی، خشونت، خانواده، استبدادگرایی خانواده



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک