چکیده :

فنا و بقای عرفانی امری خارج از شریعت نیست. بلکه در راستای زدون اوصاف ذمیمه و تحلی به اوصاف حمیده است. تعریفی که بعضی از این مقام عرفانی داشته‬اندغالبا غلو و برخاسته از عشقی معنوی است که با واقعیت فاصله‬ی زیادی دارد. صحت و سقم مفاهیم را می‬توان با مراجعه به مطالب افرادی چون ابوسعید خراز که تئوری‬پرداز این نظریه است و افرادی که آن را به نهایت رسانده، در این راستا به چوبه‬ی دار آویخته شدند مثل حلاج یا بایزید که از سپهسالاران این میدان است، جست. ارتباط بین این مفهوم فنا و بقا با مفاهیم اصیل اسلامی که همان قرآن و سنت است را می‬توان به روش افرادی که در این زمینه کار کرده‬اند مانند هجویری بررسی نمود. این مقاله کوشیده است تا در راستای تطبیق این مفاهیم با مسائل دینی اصیل، نظریات چهار عارف بزرگ را در کنار تفسیر آیات مربوطه از دیدگاه مفسر، متکلم و فیلسوف اسلامی امام فخر رازی ارزیابی نماید. حاصل این جستجو آن است که فنا و بقای عرفانی، مطلبی دینی است که معمولا،تعابیری غلو آمیز از آن بیان شده است. اگر همان مفاهیم اولیه را به سادگی بیان داریم قطعا این مفهوم برای همه کاملا قابل لمس بوده و همه می‬توانند از آن بهره‬مند شوند و شکافی نیز که بین فقها، مفسرین و عرفا پیش آمده، برداشته خواهد شد.

کلید واژگان :

فنا، بقا، خراز، حلاج، بایزید، هجویری، فخر رازی  



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک