چکیده :

در مناطق خشك و نيمه خشك باران مهمترين منبع تأمين آب به شمار ميرود. متاسفانه اين منبع خدادادي به علت پوشش فقير و شرايط منطقه معمولاً به سيلاب تبديل شده و خساراتي در پي دارد. در مناطق خشك و نيمه خشك ايراناز گذشته كشاورزان با ايجاد سازههايي در صدد مديريت سيلاب ناشي از باران برآمدهاند. در منطقه خراسان ايجاد سازههايي مانند بندسار رواج داشته است و پيشينيان با استفاده از اين سازهها علاوه بر مهار سيلاب به كشت ديم نيزميپرداختهاند. علاوه بر روشهاي سنتي كه هم اكنون نيز استفاده ميشود طرحهاي تغذيه مصنوعي به عنوان روشي نوين جهت جلوگيري از هدر رفت سيلاب به كار گرفته ميشود. در سال 6731 در منطقهي شوراب بيرجند طرح تغذيهمصنوعي به بهرهبرداري رسيد. ساكنان محلي نيز از گذشته بندسارهايي در اين منطقه ايجاد كرده بودند. با وجود دو طرح ستي و نوين در اين منطقه در كنار هم، به علت مشكلات موجود به صورت شايسته از سيلاب استفاده نشده است. از جمله مشكلات طرح سنتي ميتوان به: وجود بندسارهاي بيدوام در مقابل سيلاب، تملك تعداد محدودي از ساكنان بربندسارهاي موجود و حفر چاههاي عميق در منطقه و در نتيجه آن به فراموشي سپردن كشت بندساري، اشاره كرد. از مشكلات طرح نوين ميتوان به: رسوب گرفتگي دريچهها و بند انحرافي، استفاده از مصالح نامناسب در ساخت گابيونها وعدم كارايي شيرهاي دريچههاي رسوبگير و حقابه كشاورزان اشاره نمود. با ترويج كشت بندساري، گسترش ندسارها و استفاده از زئوليتها و سوپر جاذبها براي بهبود خاك بندسارها، اصلاح دريچههاي تخليه رسوب، رسوبزدايي بند انحرافي، اصلاح سازههاي گابيوني، اجراي دريچه تقسيم آب جهت تأمين حقابه كشاورزان و اختصاص بودجه براي تعمير و نگهداري ساليانه در طرح تغذيه مصنوعي ميتوان به صورت بهينه از هر دو طرح به منظور مديريت و بهرهبرداري از سيلاب استفاده كرد.

کلید واژگان :

مديريت سيلاب بندسار تغذيه مصنوعي بيرجند



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک