چکیده :

در این تحقیق سعی شده است که رابطه هوش هیجانی با سلامت روانی دانش آموزان مقطع متوسطه در شهر گنبدکاووس بررسی شود. روش: نمونه مورد مطالعه این تحقیق با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 380 دانش آموزان دوره متوسطه مدارس دخترانه شهر گنبدکاووس بود که با استفاده از نمونه¬گیری تصادفی خوشه¬ای انتخاب شدند. دو پرسشنامه استاندارد شده هوش هیجانی برادبری و گریوز و پرسشنامه استاندارد شده سلامت عمومی، جهت گردآوری داده ها مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها فرضیه اول تحقیق: هوش هیجانی دانش آموزان دوره متوسطه در سطح متوسط قرار دارد. فرضیه دوم تحقیق: سلامت روانی دانش آموزان دوره متوسطه در سطح متوسط قرار دارد. فرضیه سوم تحقیق: بین هوش هیجانی و ابعاد آن با سلامت روانی دانش آموزان رابطه وجود دارد. فرضیه چهارم تحقیق: ابعاد هوش هیجانی، قدرت پیش بینی کنندگی سلامت روانی دانش آموزان را دارند. یافته¬های به دست آمده نشان داد که هوش هیجانی و سلامت روانی دانش آموزان در سطحی بالاتر از میانگین قرار دارد. بین خود آگاهی، خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت رابطه با سلامت روانی دانش آموزان رابطه معنادار وجود دارد. نتیجه به دست آمده از فرضیه سوم با نتایج تحقیقات براکت ، مایر و وارنر (2003) و نیز با یافته هاي قربانی و همکاران (2002)، سالوی و مایر (1997) فاکس و اسپکتور (2000)، سالوی و مایر (1995) همخوانی دارد. نتایج نشان داد که همۀ ابعاد هوش هیجانی قادر به پیش بینی سلامت روانی دانش آموزان نیستند و فقط بعد خودمدیریتی قدرت پیش بینی کنندگی را داشته و بقیه ابعاد هوش هیجانی فاقد این قدرت می باشند و در نهایت یافته ها نشان داد که بین هوش هیجانی با سلامت روانی دانش آموزان رابطه وجود دارد و با نتایج تحقیقات رجایی و همکاران (1389)، حدادی کوهسار (1383) و سیاروچی و همکاران (2002)، بار آن (2000)، سالوی (1995)، سالوی و مایر (1997) همخوانی دارد.پیشنهاد می شود که سلامت روانی افراد دارای هوش هیجانی بالا با افراد دارای هوش هیجانی پائین تر مقایسه شود و پژوهشهایی جهت تعیین میزان تأثیر هوش هیجانی بر سلامت روانی دانش آموزان و همچنین سایر اقشار جامعه با سایر ابزار اندازه گیری اجرا شود.

کلید واژگان :

هوش هیجانی، سلامت روان، دانش آموزان



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک