چکیده :

سازمانهای فعلی به منظور بقاء حتی برای یک دهه، باید پیوسته تغییر کنند؛ اما تغییر به تنهایی کافی نسیت تغییر باید مبتنی بر جمع آوری داده هایی مناسب از محیط خارجی و داخلی و تبدیل آنها به دانش باشد. اجرای موفقیت آمیز مدیریت دانش نیازمند نگرشی همه جانبه و فراگیر به عوامل مختلف سازمانی است. چالش اصلی سازمانها، درک مدیریت دانش و چگونگی پیاده سازی آن در قالب یک نظام مدیریت دانش است؛ اما کارکردها و تعاریف نظام مدیریت دانش هنوز نامشخص است. امروزه بزرگترین آرزوی سازمانها تعریف یک نظام مدیریت دانش مناسب و اداره آن به یک روش کارساز است. هدف از انجام پژوهش، یافتن رابطه بین مدیریت دانش و رفتار سازمانی در کارکنان آموزش و پرورش می باشد این پژوهش از نوع توصیفی– استنباطی بوده که به روش پیمایشی اجرا گردیده است جامعه آماری این پژوهش تعداد 225 کارمند می باشد که به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی تعداد 142 نفر انتخاب گردیدند و بوسیله پرسشنامه استاندارد برای مدیریت دانش و پرسشنامه محقق ساخته برای رفتار سازمانی داده ها جمع آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی و همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین مدیریت دانش (دانش، بینش، نوآوری) و رفتار سازمانی در کارکنان آموزش و پرورش رابطه وجود دارد این رابطه مثبت می باشد یعنی اگر مدیریت دانش (دانش، بینش و نوآوری) بیشتر باشد گرایش رفتار سازمانی نیز افزایش می یابد.

کلید واژگان :

دانش، مدیریت دانش، نوآوری، بینش، رفتار سازمانی



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک