چکیده :

پارادايم كارآفريني بعنوان راهكار توسعه پايدار مورد اتفاق نظر اكثر انديشمندان حوزه توسعه اقتصادی و كارآفريني است اما نگاه آنان به چيستي عامل و شيوه تحول، سنت، انقلاب و درنهايت توسعه متفاوت است. هدف اين پژوهش پاسخ به اين سوال است كه مهمترين عامل و مطلوبترين شيوه تحول در خط مشي گذاری حوزه كارآفريني كدام است. اين پژوهش از نوع كيفي با رويكردی استقرائي و روش اجرای آن تحليل متون علمي است كه ضمن سنخ شناسي پژوهشهای تاريخي و مطالعه سير تكاملي شكل گيری پديده و مكاتب كارآفريني از آغاز تا رسيدن به پارادايم مشاركت بخش خصوصي- دولتي در حوزه سياست گذاری كارآفريني تلاش مينمايد ضمن تحليلي كلان و نقادانه، چارچوبي برای تحقق توسعه اقتصادی حاصل از گسترش فعاليت بخش خصوصي و دولتي در فعاليت های كارآفرينانه ارائه دهد. يافته های پژوهش مبتني بر تئوری نهادگرائي حاكي از آن است كه از ميان عوامل تحول همچون كارآفرين (با ديدگاه های خلق نوآوری، مذهبي و اخلاقي)؛ بخش خصوصي (با ديدگاه های خلق ارزش مشترک و كارآفرينانه)؛ دولت كارآفرين و نهايتا رهبران كارآفرين يا كارآفرينان نهادی؛ كارآفرينان نهادی ( حلقه اول مديريت كلان سازمانها و حاكميت ) نقش كليدی در فرايند خط مشي گذاری ايده ال كارآفريني دارند. در پايان چارچوبي پيشنهاد شده است كه كارآفرينان نهادی ازطريق شناسائي فرصت های سياسي، دغدغه های كلان، بسيج منابع و تقويت باورها و ارزشها طي فرآيندی شش مرحله ای در جعبه سياه خط مشي گذاری به توليد خط مشي ايده آل كارآفريني مي پردازند.

کلید واژگان :

بازآفريني دولت، كارآفرينان نهادی، مشاركت بخش خصوصي-دولتي



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک