بررسی وجوه تشابه خیام و حافظ ر انیشه های شاعرانه

بخش عظیم و سترگی از تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی که ما امروزه وارثان آن هستیم بر ستون های قوی بنیه های متفکران و اندیشمندان ایرانی بنا شده است. متفکرانی که جوهره ی اند یشه ی خود را از دریای ژرف تمدن و فرهنگ اسلامی بر گرفته اند و آن را با توانمندی های فکری و بنیه های اندیشه ی خود تمزیج نموده و نهایتاً از آن گنجینه ای« پر از در لفظ دری »خلق کرده که تمامی احاد بشریت از آن بهره مند می باشند. از جمله ی این اندیشمندان حکیم عمربن ابراهیم خیام نیشابوری فیلسوف و دانشمند و شاعر قرن پنجم هجری قمری می باشد . متفکر و شاعر نامدار دیگر در قرن هشتم هجری قمری حافظ شیراز ملقب به لسان الغیب می باشد. با وجود اینکه هر یک از این سخن وران در دو برهه ی زمانی متفاوت از هم زیسته اند اما وجوه تشابه بی شماری در اندیشه های شاعرانه آنان وجود دارد . در این مقاله سعی بر آن است که پس از بررسی نظام های فکری این دو شاعر بزرگ به نقد و تحلیل تشابه های فکریشان و دیدگاهشان در باره جهان هستی پرداخته شود. منابع مورد تحقیق در این مقاله از متون مختلف ادب فارسی انتخاب شده است.

عمرخیام، حافظ، رباعی، نظام فکری، تشابه فکری