چکیده :

قبل از پيدايش نظام دادگستري، رفع خصومت و حل و فصل دعاوي بين افراد با ميانجيگري ريش سفيدان و معمرين انجام مي شد اما به تدريج با پيشرفت جوامع و پيچيده تر شدن ارتباطات فيمابين مردم، لزوم تشکيل يک نظام رسيدگي واحد که در رسيدگي به دعاوي مشابه، به لحاظ شکلي يکسان عمل کند، احساس شد و اين سرآغازي براي تشکيل محاکم دادگستري در نظام هاي حقوقي جهان بود. امروزه در بسياري از نظام ها و سيستم هاي حقوقي- بويژه در عرصه هاي روستايي- از طريق نهادهاي شبه قضايي، بخش بزرگي از تخلفات، منازعات و اختلافاتي که قضائي نيست و يا از پيچيدگي کمتري برخوردار است، رسيدگي و حل و فصل می گردد. در جامعه روستایی کشور نهاد شوراي حل اختلاف که با هدف مشارکت دادن مردم در امور قضایی خویش شکل گرفته و جايگزين خانه هاي انصاف ِ قبل از انقلاب شده است ، وظيفه برقراري عدالت و دادرسي روستايي را بر عهده دارد. اما جاي اين سوال باقي است که نهاد شوراي حل اختلاف برگرفته از چه انديشه هايي است و آيا در عمل توانسته به اهداف پيش بيني شده دست يابد يا خير؟ لذا تحقيق حاضر در پي آن است تا با استفاده از داده هاي اسنادي – کتابخانه اي و بکارگيري شيوه ي توصيفي- تحليلي و مقايسه اي، به دو سوال اساسي بالا پاسخ دهد. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد هر چند اين نهاد قضايي از پايگاه انديشه اي قوي برخوردار است ليکن نتوانسته رضايت خاطر مطلوبي را در بين روستائيان ايجاد کند.

کلید واژگان :

شوراي حل اختلاف، دادرسي روستايي، خانه هاي انصاف، عدالت



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک