چکیده :

یکی از مولفه¬های اساسی روایت، زمان است و در میان روایت¬شناسان، ژرار ژنت میان زمان متن و زمان داستان تمایز قائل است و آن را به سه جزء با عنوان نظم، تداوم و بسامد تقسیم می¬کند. نگارنده در این مقاله، مولفه‌ی زمان را از دیدگاه ژنت در رمان ارمیا، اثر رضا امیرخانی، مورد بررسی قرار داده است. رمان ارمیا از آثار برجسته¬ی معاصر در حوزه¬ی ادبیات مقاومت است که در آن به موضوع انسان در جنگ و انسان برآمده از جنگ پرداخته می¬شود. در میان عناصر سازنده¬ی روایت، عامل زمان، در ارمیا حائز اهمیت است. امیرخانی به عنوان یک نویسنده رئالیست و مدرن از تمام ظرفیت های ادبی- روایی عنصر زمان در این رمان بهره می برد و با استفاده مناسب از تغییر در نظم خطی زمان و با انواع تداوم و بسامد در شرح وقایع داستان، نوع خاصی از زمانمندی را در شرح وقایع داستان ایجاد می¬کند. بارزترین ویژگی روایی این رمان، شکست زمان¬های متعدد و زمان¬پریشی است که نویسنده از آن برای بیان گذشته¬ی شخصیت¬های داستان به ویژه شخصیت اصلی داستان ارمیا، و معرفی آنها به خواننده بهره می¬برد.

کلید واژگان :

روایت، زمان، نظم، تداوم، بسامد، ژرار ژنت، ارمیا، رضا امیرخانی



ارزش ریالی : 100000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک