چکیده :

سياري از اشعار مهدي اخوان ثالث با متن جامعة شاعر و رخدادهاي آن ارتباط مستقيم دارند و اغلب در محتوا و صورت داراي ويژگيهاي گفتماني هستند. تحليل انتقادي گفتمان نوعي مطالعة ميان رشته اي است و به عنوان روشي نسبتاً جديد در نقد ادبي، درپي تجزيه و تحليل متن، خوانشي دقيق و عميق از آن ارائه ميدهد. در اين مقاله، دو شعر «كتيبه» و «زمستان» براساس روش نامبرده بررسي شده است تا مؤلفه هاي گفتمان مدار آنها در ابعاد محتوايي، صوري، فردي و اجتماعي بر مخاطبان روشن شود. به همين منظور، آواها، واژگان، افعال، وجوه فعلي، روابط معنايي، عبارتبندي بندها و جمله ها، انسجام و شكل صوري و... در چارچوب روش «تحليل انتقادي گفتمانِ» فركلاف و در سه مرحلة توصيف، تفسير و تبيين كه اساس كار وي است، بحث و تحليل شده است. به طور كلي، گفتمان هايي كه اين دو شعر بيان ميكنند، عبارت اند از: گفتمان شكست، هياهوي براي هيچ، حسرت شكوه ديرينة سرزمين، نااميدي مطلق، سردي و بيمهري زمانه و دوستان، مقابله با ضدارزش ها و تباهي ها، انتظار براي تجلي قهرماني كه منجي او از شرايط تلخ زمانهاش باشد و درنهايت جستجو براي هويت.

کلید واژگان :

اخوان ثالث،کتیبه،زمستان، گفتمان، تحلیل انتقادی گفتمان



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک