چکیده :

حق فسخ نکاح از جمله حقوقی است که قانون مدنی به پیروی از فقه امامیه، برای زوجین در نظر گرفته است و هر یک از زوجین با استناد به وجود عیب در طرف مقابل می تواند عقد نکاح را منحل سازد. البته امروزه با پیشرفت های پزشکی برخی از عیوب موجب فسخ نکاح قابل درمان است و فرد پس از درمان بهبودی خود را باز می یابد ولی این پرسش مطرح می شود که آیا پس از درمان عیب یا بیماری، حق فسخ به وجود آمده برای طرف مقابل از بین می رود یا نه؟ در پاسخ به این پرسش دو دیدگاه متعارض وجود دارد؛ دیدگاه غالب در میان فقیهان مقتدم که در فقه شیعه از شهرت برخوردار است و درمان را مسقط حق فسخ نمی داند و بر بقای حق فسخ حتی پس از درمان تاکید می کند. در مقابل برخی از فقیهان معاصر و حتی برخی از فقیهان متقدم معتقدند که با از بین رفتن بیماری ضرر ناشی از آن نیز از بین می رود و دلیلی برای بقای حق فسخ وجود نخواهد داشت. این نوشتار به بررسی دو دیدگاه گفته شده می پردازد و درستی هر یک از این دو دیدگاه را با نگاهی به وضع قانون مدنی به نقد می کشد

کلید واژگان :

انحلال نکاح، حق فسخ، درمان عیب، ضرر



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک