چکیده :

به قدرت رسيدن اسلامگرايان در تركيه در سال 2002 ،گفتمان و رفتار سياست خارجى اين كشور را دچار تغييرهاى اساسى كرد. تصميمگيران دولت عدالت و توسعه در سايه يك سياستخارجى عملگرايانه و چندجانبه از گزينههاى مختلف تصميمگيرى و جهتگيرىهاى موقعيتى براى رسيدن به اهداف ملى، منطقهاى و بينالمللى خود بهره بردهاند. مقاله حاضر، به تحليل تئوريك سياست خارجى تركيه در دوره حكومت دولت عدالت و توسعه پرداخته و تلاش كرده است تا تحليلى از ادبيات سياست خارجى تركيه بعد از جنگ سرد و مدل تصميمگيرى سياست خارجى رهبران دولت عدالت و توسعه ارائه دهد. بر اين اساس با بهرهگيرى از روش تحقيق كيفى و منابع اسنادى به دنبال پاسخگويى بهاين سؤال برآمده است كه سياست خارجى تركيه در چارچوب مدل تصميمگيرى شهودى چندوجهى چگونه قابلتحليل است؟ از آنجا كه مطالعات دانشگاهى در اين حوزه كمتر از مدلسازى تئوريك استفاده كرده و بيشتر در حد مطالعات توصيفى باقى ماندهاند؛ پژوهش موجود، بهمنظور پاسخگويى به سؤال مذكور، به مدلسازى تصميمگيرى دولت عدالت و توسعه بر اساس مدل نظريه شهودى چندوجهى پرداخته و گزينههاى مختلف در سياست خارجى حزب حاكم را با توجه به ابعاد مختلف؛ اقتصادى، سياست داخلى، فرهنگى و ايدئولوژيك و نظامى و استراتژيك، موردپژوهش قرار داده است.

کلید واژگان :

تركيه، سياست خارجى، مدلهاى تصميمگيرى، مدل تصميمگيرى شهودى چندوجهى، حزب عدالت و توسعه



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک