چکیده :

گرایش زیاد سازمان‌های ایرانی در استقرار مدیریت کیفیت جامع موجب شده است که دانشگاهیان و محققان کشور نیز در سال‌های اخیر پژوهش‌های قابل‌توجهی در این زمینه انجام دهند. اما عدم توجه به موانع و چالش‌های اساسی موجود در بکارگیری موفقیت‌آمیز سیستم‌های مدیریت کیفیت در سازمان‌های ایرانی موجب شده است که زمینه‌های لازم برای تحقق کامل این سیستم فراهم نشود. شناسايي موانع بکارگیری مدیریت کیفیت جامع در سازمان‌ها، مي‌تواند اولين گام در پياده‌سازي این سیستم محسوب شود؛ زيرا تا زماني‌كه مدیران و کارکنان سازمان، اقداماتی در خصوص رفع اين موانع نداشته باشند، شكست چنين پروژه‌اي حتمي به‌نظر مي‌رسد. در این پژوهش پس از شناسایی موانع کلیدی بکارگیری موفق مدیریت کیفیت جامع در صنعت گاز از طریق مرور ادبیات و مصاحبه با خبرگان، 5 مانع اصلی شناسایی شد. سپس ارتباط و توالی این موانع با مدلسازی ساختاری تفسیری فازی مشخص گردید. با توجه به اینکه شدت (میزان تأثیرگذاری یا تأثیرپذیری) روابط میان برخی موانع در مدلسازی ساختاری مشخص نبود، در ادامه با استفاده از روش دیمتل فازی شدت روابط میان موانع تعیین شد. نتایج نشان داد که موانع مرتبط با نیروی انسانی و مفهومی، تاثیرگذارترین موانع می‌باشند که باید توجه زیادی بدان‌ها شود. با عنایت به مدل پیشنهادی، یک برنامه‌ی عملی برای مقابله با موانع بکارگیری موفقیت‌آمیز مدیریت کیفیت جامع در صنعت گاز فراهم خواهد شد.

کلید واژگان :

موانع بکارگیری، مدیریت کیفیت جامع، مدل‌سازی ساختاری تفسیری فازی، دیمتل فازی.



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک