بررسی و تحلیل رویکردپارداوکسیکال واهمگرایی دولت ها در قبال موج جهانی شدن فرهنگ

پارادایم جهانی شدن فرهنگ و مولفه های آن یعنی انقلاب انفورماتیک و ظهور، رشد جامعه ارتباطی ـ اطلاعاتی از مهمترین ویژگی های زندگی بشردرآغاز هزاره‌ی سوم میلادی است که بسترلازم جهت تسریع جریان واهمگرایی از منظر فرهنگی را مهیا کرده است. فرهنگ از یکسو به¬عنوان کلیت بهم پیوسته‌ای از ارزش‌ها، آداب و سنن ، احساسات و عناصر تشکیل‌دهنده‌ی اخلاق و اعمال هر قوم و ملت است و از سوی دیگر به عنوان غنی‌ترین منبع، نماد هویت دهندگی، توسعه‌خواهی ، خلاقیت و پویایی است که نقش اساسی در معنا دهی، انسجام‌بخشی روابط اجتماعی اشخاص وگروهای مختلف در یک جامعه را بر عهده دارد. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه‌ای ـ اسنادی در پی پاسخ به این سؤال اصلی است که در قبال پاردایم اصلی حاکم بر جهان فعلی در قالب جهانی شدن دولت ها و گروه های مختلف چه راهبردهایی را از خود نشان می دهند. یافته های پژوهش که الهام گرفته شده از نظرات جیمز رزونا که معتقد به آشوب در سیاست جهان است نشان¬می دهد که جهانی شدن بر مبنای فشردگی زمان و مکان و با دگرگون کردن شرایط، چارچوب بسترهای سنتی و تخریب عوامل هویت ساز، از یک جهت فرصت و از سویی تهدیداتی را برای دیگر فرهنگ‌ها و هویت‌ها ایجاد کرده است، همین امر سبب رویکردهای گوناگون همگرا و نوع نگاه پروسه محورانه و از سویی جهان‌بینی پروژه محورانه نسبت به آن و اتخاذ رویکردهای واگرا را فراهم کرده است.

جهانی شدن، فرهنگ، هویت، همگرایی، واگرایی، آشوب