مطالعه و تعمق در ساختار مدیریتی فعلیِ کشورهای توسعهیافته، نشان میدهد، مدیریت و نتایج راهبردی آن، مفهوم سنتی و معمول خود را از دست دادهاست. در این کشورها با اتکا به زیرساختهای دانشبنیان، مدیریت نوین و مدرن شکل گرفتهاست. به عبارتی مدیریت نوینِ بلند و کوتاه مدت، در کلیهی زمینهها، بر اساس اصول و ساختار منظم علمیِ از قبل تعیین شده، استوار است که مفاهیم، خواستهها و اهداف علمیِ متفاوتی را وارد این حوضه نمودهاست و روند مدیریتی را چه سازمانی و چه غیر سازمانی، تحت تاثیر قرار میدهد و در هر شاخهای از علوم به طور فراگیر مشاهده میگردد. به همین دلیل، نتایج و دستاوردهای مدیریت دانشبنیانِ کشورهای توسعهیافته، نشان از گسترش چشمگیر مدیریتی، نوین در علوم پایه و علوم انسانی دارد و این امر دقیقا نقطهی جدایی مدیریت سنتی در کشورهای در حال توسعه از مدیریت نوین در کشورهای پیشرفته است که در شرایط فعلی جهان، مقایسه و تطابق آنها ضرورت دارد. مسیر دانشبنیانِ مدیریتی، راهکاری راهبردی در ارتقاء سطح کنترل و هدایت علمی و بنیادین علوم در رسیدن به برنامهها و سیاستهای تعریف شده، پیش رویمان میگذارد. این روند با تحلیل مدیریت نوین دانشبنیان در کشورهای توسعه یافته، پیشزمینههای مدیریتی جدید را به ما میشناساند. به همین دلیل سیاستها و عکسالعملهای مدیریتی آنها در رویارویی با مسایل یا بحرانهای داخل سازمانی و غیر سازمانی، هدایت شدهتر از مدیریت سنتی ظاهر میگردد. در حال حاضر اساسیترین شاخص و شناخت راهبرد صحیح مدیریت نوین و دانشبنیان را میتوان در فرایند کنترل بحران و حوادث طبیعی در کشورهای پیشرفته مشاهده نمود که بسیار منسجم و یکپارچه بوده و بر اساس کاربرد فنآوریهای نوین، تجهیزات و صنایع روز مدیریت میگردد. از اين رو عوامل ناکامی کشورهای در حال توسعه را باید در نبود مدیریت دانشبنیان دانست. به همین دلیل مديريت نوين به عنوان بخش جداییناپذیرِ پژوهشهای علمی و مسایل ملی کشورهای درحال توسعه باید مطرح شود، تا در مديريت و هدایت بهينهي حوادث پیشبینی شده و پیشبینی نشدهی سازمانی و غیر سازمانی همچون کشورهای پیشرفته پیشتاز گردند.
کلید واژگان :مدیریت دانشبنیان، مدیریت نوین، هدایت بحران، فنآوریهای مدرن، بحرانهای طبیعی. کلید واژگان
ارزش ریالی : 300000 ریال
با پرداخت الکترونیک