تحلیلی بر دیدگاه های فلسفه در ارتباط با اخلالیات محیطی

یکی از زیر شاخه ها در کنار مفهوم کلان اخلاق و رشته ای نو پا در حوزه آکادمیک فلسفه ی اخلاق: «اخلاق زیست شناختی» است.که هم شاخه ی فلسفه اخلاق است و بحث درباره ی خاستگاه ها و زمینه های زیستی اخلاق و پیوند بایدها و نبایدهای اخلاقی با جنبه های زیست شناختی را در بر می گیرد و هم به دلیل داشتن جنبه ی کاربردی و عملی در زندگی آدمی با جنبه های گوناگون ارتباط وثیق می یابد و در حوزه ی اخلاق کاربردی و عملی نیز مطرح می شود (34: 2002:Palmer). هدف اخلاق زیستی درک عمیق و درست مسایل حاصل از دستآوردهای علوم زیستی و بیوتکنولوژی مدرن است و با پرسشهای عمیق فلسفی ، به جنبه ها و لایه های زیرین اخلاقی موضوعات نظیر ارزش حیات ومفهوم انسان می پردازد و مسایل مربوط به سیاستگذاری عمومی در حوزه اخلاق زیستی و نیز کنترل و جهت دهی اخلاق علوم زیستی را در بر میگیرد. در واقع اخلاق زیستی حوزه ای نوین در قلمرو اخلاق عملی است. در 30 سال اخیر رفتارهای محیطی به عنوان یکی از بخش های مهیج و بحث برانگیز فلسفه کاربردی مطرح می باشد. چندین مجله و صد ها کتاب در حال رشد داخل وخارج، اهمیت حوضه های فلسفی را تایید کرده اند. ولی با وجود کلیه این نتایج، این بحث مطرح است که رفتار های محیطی در هدف خود بر سر ایجاد توزیع فلسفی در حل مشکلات محیطی، موفق نبوده است. در این مقاله وضعیت موجود از این امر بررسی شده و مسیری مناسب برای رشد آتی رفتارهای محیطی به سوی یک مدل جذب کننده هر چه بیشتر مردم از فلسفه کاربردی اراءه می شود.روش تحقیق تحلیلی توصیفی است و برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و شبکه جهانی اینترنت استفاده شده است. روش تحلیلی داده ها براساس تحلیل فلسفی، سیستماتیک، استنباطی و استدلالی می باشد.نتایج این مقاله بیانگر این است که انواع دیدگاه های فلسفی رفتارهای محیطی در هدف خود بر سر حل مشکلات محیطی، موفق نبوده است. لذا دیدگاه سیستمی جهان هستی، مسیری مناسب برای رشد آتی رفتارهای محیطی به سوی یک مدل جذب کننده هر چه بیشتر مردم از فلسفه کاربردی محیطی ارائه و پیشنهاد می شود.

رفتارهای محیطی، تئوری، ارزش فلسفه، سیاست، Anc.