چکیده :

هر مکتبی بر اساس هدفی، طرح تربیتی مخصوصی را بر پایه‌ی مبانی مهم انسان‌شناختی در مورد انسان دنبال می‌کند. در مکتب اعتقادی و ایدئولوژی اسلام، به جامعه‌ی انسانی و تفسیر آن در مورد عوامل فعال در جامعه، اساساً بر پایه‌ی نگرش شمول گرایانه؛ همه‌ی جنبه‌های انسانی موردتوجه قرار می‌گیرد. چراکه توحید، پایه‌ی فلسفی و اعتقادی کل بنای این مکتب است و تمام تصورات؛ اهداف و روش‌های نهادها یا قواعد رفتار فردی و گروهی انسان در حوزه‌ی اخلاق، حقوق، اقتصاد، سیاست و...؛ باید با آن موافق و هماهنگ باشند. بی‌گمان؛ شناخت واقع‌بینانه به مفهوم فلسفه‌ی وجوب عفاف و حجاب و رابطه‌ی آن با امنیت روانی فرد و جامعه تنها در شرایطی می‌تواند نقش سازنده‌ی خود را ایفا کند که زمینه‌ی کاملاً مناسب و هماهنگ دینی و اخلاقی در میان شهروندان وجود داشته باشد که موجب اتخاذ سیاست جنایی منسجم و پاسخگو به‌ویژه جرم انگاری در ایمن‌سازی حريم جامعه به‌صورت ثبوتی و سلبی بر مبنای «فواید عمومی» انجام پذیرد وگرنه به دلیل عدم همراهی مردم، دولت با بن‌بست اجرای احکام اسلامی مواجه خواهد شد. مع‌الوصف؛ در اين نوشتار، سعی بر آن است، ضمن واکاوی و نقد ماده‌ی 638 ق.م. ا. در جرائم ضد عفت و اخلاق عمومی؛ با امکان نظر و تتبع در مبانی وجوب فقهی عفاف و حجاب، دغدغه‌های که مورد مداقه ی جامعه‌ی اسلامی در خصوص تفاوت‌های آشکار بین مسئولیت‌پذیری جامعه در رعایت حجاب و عفاف و نقش آن بر بالندگی فرهنگی جامعه مدنی، مورد تبیین و تحلیل کاربردی قرار گیرد.

کلید واژگان :

مبانی فقهی، عفاف و حجاب، ملازمه‌ی دین و فرهنگ، تعزیر، مسئولیت، نظام جنایی ایران



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک