چکیده :

بسیاری عقیده دارند که سازمانها قادرند بهره وری را از طریق فرآیند توانمند سازی کارکنانشان ارتقاء بخشند. توانمندسازی نيروي انساني بعنوان يك رويكرد نوين انگيزش دروني كاركنان و همچنين فراهم كردن بستر ها و به وجود آوردن فرصت ها براي شكوفايي استعدادها، توانايي ها و شايستگي افراد مي باشد. مقاله حاضر برمبناي مدل وتن و كمرون مبني بر چند وجهي بودن توانمندسازی و تايئد مدل توماس ولتهوس و اضافه كردن بعد اعتماد برآن انجام و نگارش يافته است . با توجه به اينكه آموزش كاركنان ، توسعه و رشد حرفه اي آنان جزء اساسي برنامه هاي توانمندسازی است،مقاله حاضر درصدد بررسي رابطه بين آموزشهاي ضمن خدمت شركت ملي پخش فرآورده هاي نفتي با توانمندسازی كاركنان مي باشد. براي اينكار جامعه آماري كاركنان ليسانس و بالاتر كه نوع استخدام آنها رسمي انتخاب و با استفاده از روش خوشه بندي و انتخاب تصادفي نمونه مورد مطالعه را انتخاب نموده ايم. نتايج تحقيق تمامي فرضيات مبني بر ارتباط معني دار بين آموزشهاي ضمن خدمت را رد نموده ، اما درنتيجه جانبي مشاهده گرديد سطح توانمندي در تمامي ابعاد توانمندسازی روانشناختي بالاتر از ميانگين است.

کلید واژگان :

توانمندسازی ، شايستگي، خود ساماندهي، معني دار بودن، موثر بودن، اعتماد ، آموزش ضمن خدمت



ارزش ریالی : 100000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک