با آن که پژوهش هاي زیادي در راستاي شناخت و آگاهی از زوایاي گوناگون انجام شده است،اما بیشترین توجه و تمرکز در این پژوهش ها، تاکید و نگاه خاص به مقوله شناخت بوده و به دلیل یک بعدي نگري خاصی که در این حوزه حاکم است، هنوز ابهامات زیادي در مقوله شناخت و آگاهی دیده می شود. هدف در این مقاله، نگاهی به نظریه هاي شناختی و طرح دیدگاه هاي متنوع موجود در پیدایش و تحول شناخت از منظر روان شناسی و شناخت در نهج البلاغه است که به تبیین شناخت حصولی و حضوري در این رابطه پرداخته است. سوال اینگونه مطرح می شود که چه ابزارهایی وجود دارند که در علم حصولی)دانش تجربی از طریق یادگیري) و علم حضوري(درو نگري) بتوانند در افراد تاثیر گذار باشند؟در واقع شناخت این ابزارها، گامی است برای دستیابی افراد به آنچه که باید درباره جهان هستی و خود بدانندکه در نهج البلاغه، امام علی به طور کامل راجع به شناخت و انواع آن بحث کرده است. در این مقاله از طریق روش تحلیل محتوای نظری، قصد بر این است با نگاهی بر تعاریف و انواع شناخت در نهج البلاغه، به کسب آگاهی در مورد بهترین شناخت برسیم و بتوانیم از آن در زندگی عملی خود استفاده کنیم.
کلید واژگان :شناخت، علم حضوري، علم حصولی، نهج البلاغه، روان شناسی
ارزش ریالی : 300000 ریال
با پرداخت الکترونیک