بی تردید، کتابت و کتاب را میتوان از بارزترین ممیزههای انسان برشمرد و آن را از رهآوردهای علم و محصول عقل و اندیشه انسان به حساب آورد که تاریخ مدون جامعه بشری هم مدیون این شاخصه اعجاز آمیز اوست. انسان با هنر نوشتن و شکلدهی آن در قالب کتاب، توانسته است نتیجه اندیشه خود را سامان داده و آن را حفظ نماید و زنجیره پیوستگی نسلهای اعصار مختلف بشری را تداوم بخشد.
این جنبه از ابعاد مختلف سرشته شده فطرت انسانی، دارای برجستگی ویژهای است که به لحاظ ارزش ذاتی علم، همواره نه تنها در نزد عالمان، اندیشمندان و صالحان از احترام خاصی برخوردار بوده است، بلکه هر انسان پاک نهاد عامی و بیسواد هم نسبت به آن ارج و منزلت قائل شده است.
همچنین کینه و نفرت نسبت به این دستاورد ارجمند بشری از سوی آنهاییکه از فطرت انسانی تهی شدهاند، هم حاکی از فخیم بودن این جنبه از جنبههای انسانی انسان است که چهره کریه و خوی خونریزی آمران و یا مباشران برای آتش زدن کتابخانهها نیز مصداقی از این واقعیت تلخ و آزار دهنده میباشد.
عنایت فوقالعاده آیین مقدس اسلام نسبت به علم و دانش و محترم شمردن عالمان و اندیشمندان و اهمیت قائل شدن به فکر و اندیشه، قلم و نوشته و کتاب و کتابت نیز بیانگر این است که علم دارای ارزش ذاتی است و محصولات و تولیدات آن هم که شاخصترین آنها کتاب است و امروزه به عنوان علم کتابداری و اطلاع رسانی از آن یاد میشود، ارزشمند میباشد.
محفوظ ماندن و اثر گذاری مستمرکتاب با وجود پیشرفت فناوریهای نوین در عرصه نوشتاری واطلاعرسانی در دنیای امروزی هم دلیل دیگری بر اهمیت فوقالعاده این دستاورد فکری بشر میتواند باشد که در حال حاضر نیز به عنوان بزرگترین و مهمترین وسیله اطلاعرسانی به حساب میآید.
از سوی دیگر کتاب، کتابداری و اطلاعرسانی میتواند مدیریت دانش را به بهرهوری برساند و نقش اساسی و تعیین کنندهای در تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح و آشکار ایفا نماید.
لذا در این کتاب تلاش شده است در سه فصل مختلف این نقش تشریح و به تصویر کشیده شود که میتواند بحث جدیدی را در این حوزه وارد نموده و روزنه تازهای را در ارتباط با مدیریت دانش و کتابداری و اطلاعرسانی باز کند.
در فصل اول، مدیریت دانش به عنوان یک عرصه میان رشتهای مورد بحث قرار گرفته و ضمن مفهوم شناسی، پیشینه آن از منظر صاحبنظران در قالب مدلهای مختلف تبیین گردیده است. همچنین با طرح چالشهای مدیریت دانش در مرحله پیادهسازی آن در سازمانها، چارچوب مستدل و موثقی نیز برای آن ارایه شده و نحوه اجرای آن مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
در فصل دوم، ضمن تبیین سرمایه فکری و اهمیت آن در سازمانها و تشریح ابعاد، ارکان، عناصر و ویژگیها و نیز مدلهای آن و رابطه آنها با مدیریت دانش، کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی به مثابه سرمایه فکری در جواعه و سازمانها مورد بررسی تحقیقی قرار گرفته است.
در فصل سوم، به عنوان جمعبندی از دو فصل قبلی، رابطه مدیریت دانش و کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی به عنوان سرمایه فکری به بحث و بررسی گذاشته شده و ضمن تبیین تحقیقی این رابطهتصویری از چشمانداز مدیریت دانش در کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی ترسیم گردیده است.