نوع همکاری : مجری
کارفرما : فرماندهی انتظامی استان قزوین
سال طرح : 1392
مشاهده سایر طرح های محمد علی فیض پور
صنعتی شدن اگر چه دستاوردهای فراوانی برای رفاه بشر به ارمغان آورده، اما در بسیاری از موارد زیانهای جانبی فراوانی را نیز به همراه داشته است. تخریب محیط زیست، توزیع ناعادلانه درآمد و مهاجرتهای بیرویه از جمله آثار زیانبار صنعتی شدن است. علاوه بر آن، ادعا بر آن است که صنعت و صنعتی شدن میتواند بر امنیت مناطق نیز تاثیرگذار باشد. در این میان، در حالی که در برخی موارد صنعتی شدن مناطق ضریب امنیتی آنها را افزایش داده است، در موارد متعددی نیز صنعتی شدن مناطق امنیت آن مناطق را بر هم زده است. بر این اساس، از تاثیر صنعتی شدن بر امنیت به عنوان تاثیری پارادوکسی یاد شده و این که این تاثیر در چه راستایی است به توانایی مدیریت روند صنعتی شدن هر منطقه بستگی دارد. بر این اساس و بر اساس شواهد موجود، جستجوی توامان صنعتی شدن و امنیت در مناطق مختلف به صورت عملی تنها راه پاسخ به ارتباط صنعتی شدن و امنیت این مناطق بوده و از این رو مساله اساسی مورد بحث در این کتاب ارائه تصویری از این تاثیر و تاثر به تفکیک استانهای کشور است. این در حالی است که مطالعات موجود نشاندهنده آن است که مناطق کشور از حیث شاخصهای متعدد فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی دارای تمایزات عمدهای بوده و به عنوان مثال، همانگونه که نقشه شماره (1) نشان میدهد، روند مهاجرپذیری استان یزد نسبت به مهاجرفرستی آن کاملاً متمایز و این نیز به دلیل رشد صنعتی سالهای اخیر در این استان است (فیضپور، 1389). این موضوع باعث گردیده تا روند امنیت در استان نیز مورد تغییر اساسی قرار گرفته و رتبه امنیتی استان در طی دوره 85-1375 تنزل یابد.
تمایزات میان مناطق کشور را میتوان در نرخ بیکاری استانها نیز مشاهده نمود. این نیز موضوعی است که در جدول شماره (1) و نمودار شماره (1) و نقشه شماره (2) انعکاس یافته است. همانگونه که مشاهده میشود در حالیکه مناطق عمدهای از نرخهای عمده نسبتاً اندک و تک رقمی برخوردار بودهاند، مناطقی نیز نرخهای بالایی را تجربه نمودهاند، اما در این میان استان قزوین همواره در نیمه پایینی استانهایی با نرخهای بیکاری نسبتاً پایین قرار داشته است. علاوه بر آن، استان قزوین نتوانسته است در دوره 90-1384 وضعیت خود را از این حیث بهبود بخشد.
اشتغال صنعتی نیز به شدت تحت تاثیر مکان است، موضوعی که میتوان آن را در جدول شماره (2) و نمودار شماره (2) و نقشه شماره (3) مشاهده نمود. برخلاف نرخ بیکاری، استان قزوین از این حیث در گروه استانهای نیمه بالا قرار گرفته و این بدان معنی است که بخش عمدهای از نیروی کار این استان در بخش صنعت فعالیت نموده است. استان قزوین اگرچه، نه تنها توانسته رتبه خود را از این حیث یک پله بهبود بخشد بلکه، توانسته است فاصله خود را از استانهایی با رتبه بالاتر کاهش دهد. بر این اساس و در مجموع، میتوان نتیجه گرفت که تحلیلهای اقتصادی و اجتماعی همواره و به شدت تحت تاثیر مکان قرار داشته و از اینرو بخش صنعت و امنیت نیز از این قاعده مستثنی نیست، موضوعی که در ادامه این مجموعه و با تاکید بر ارائه نمودارها و نقشهها، که میتوان از آن با عنوان اطلس صنعت و امنیت نیز یاد نمود، پرداخته شده است.
تدوین کتاب حاضر در چهار فصل صورت پذیرفته است. فصل اول به موضوع روند صنعتی شدن استانهای کشور، و مروری بر مطالعات انجام شده اختصاص یافته است. در فصل دوم صنعت و تمایزات منطقهای آن از حیث ویژگیهای منطقهای، مورد بررسی قرار گرفته است. لازم به ذکر است دادههای مورد نیاز در سطح استانها با تاکید بر استان قزوین جمعآوری و پردازش شده و اطلس صنعت در این بخش ترسیم خواهد گردید. فصل سوم به موضوع امنیت از دید آمار ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران اختصاص داده شده است و همانند بخش قبل پردازش دادهها در سطح استانی و با تاکید بر استان قزوین صورت گرفته است، دادههای مورد استفاده در این بخش در سه گروه سرقت از اماکن، سرقت از وسایل نقلیه و احشام و پروندههای تشکیل شده در نیروی انتظامی ج.ا.ا مورد کنکاش قرار گرفتهاند. در نهایت تعامل دو بخش صنعت و امنیت از طریق تلفیق متغیرها در هر دو بخش صنعت و امنیت با روشهای SS، TAXONOMY، TOPSIS و جمعبندی و نتیجهگیری، موضوعات فصل چهارم خواهد بود