نوع همکاری : مجری
کارفرما : سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
سال طرح : 1389
مشاهده سایر طرح های مریم دانای طوس
تحقيق حاضر به تجزیه و تحلیل و تبیین هدف ها و مؤلفه های آموزش مهارت های ادراکی (گوش دادن و خواندن) و مهارت های تولیدی زبان ملّی (سخن گفتن و نوشتن) در راهنمای برنامه ی درسی زبان ملّی ایران می پردازد. پرسشهای این پژوهش عبارت اند از: 1) مؤلفه های مهارت های ادراکی و توليدی زبان که بايد از طريق آموزش کسب شوند کدامند؟ 2) آموزش مهارت های ادراکی و توليدی زبان ملّی و مؤلفه های آنها در دوره های ابتدايی، راهنمايی و متوسطه در برنامه ی درسی زبان ملّی بايد چه عمق و گستره ای داشته باشد؟ 3) آموزش مهارت های ادراکی و توليدی زبان ملّی و مؤلفه های آنها در دوره های ابتدايی، راهنمايی و متوسطه در برنامه ی درسی زبان ملّی ايران چه عمق و گستره ای دارد؟ 4) هدف های برنامه درسی زبان ملّی در دوره های ابتدايی، راهنمايی و متوسطه ی ايران، به لحاظ توجه به عمق و گستره ی آموزش مهارت های ادراکی و توليدی زبان چه نقاط قوت و ضعفی دارد؟ برای پاسخ به پرسش های یاد شده برنامه ی درسی زبان ملّی ايالت نيوجرسی آمريکا، ايالتهای کانادای غربی، انگلستان، نیوزیلند، سنگاپور و استرالیای غربی و نیز برنامه ی درسی زبان ملّی ايران (برنامه درسی زبان و ادبیات فارسی) در دوره های ابتدايی ، راهنمايی و متوسطه به شیوه ی هدفمند انتخاب شده و به روش کیفی (نظریه داده بنیاد) تحلیل و بررسی شدند. گزارش حاضر در پنج فصل تنظيم شده است. در فصل دو، چارچوب کلّی پژوهش در قالب رويکردهای نظری زيربنای برنامه های درسی ارائه می شود و در فصل سه پاسخ به پرسش نخست پژوهش در قالب چارچوب مفهومی مهارت های زبانی مطرح می شود. در فصل چهار شاخص عمق و گستره ی آموزش مهارتهای زبانی در برنامه ی درسی زبان ملّی در قالب پاسخ به پرسش دوّم پژوهش ارائه می شود و در فصل پنج با تحلیل برنامه ی درسی زبان فارسی ایران در دوره های تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و متوسطه به پرسش های سوّم و چهارم پژوهش پاسخ داده می شود. در چارچوب برنامه ی درسی زبان و ادبیات فارسی، آموزش مهارت های زبان فارسی در دوره های مختلف تحصیلی در چارچوب رویکرد مستقل از بافت برنامه ریزی شده است؛ زیرا آموزش آنها به صورتی متناسب با بافت موقعیت اجتماعی- فرهنگی آموزش داده نمی شود. همچنین، آموزش آنها به صورت انتقادی مدنظر قرار نگرفته است و اگر هم در مواردی به شکل صوری مطرح شود مانند موارد دیگر تعریف عملیاتی و نیز راهکار عملی آموزش آن ارائه نشده است. از طرفی، آموزش مهارت های زبانی با توجه به فناوری اطلاعات و ارتباطات برنامه ریزی نشده است. همچنین، آموزش کاربرد مهارت های زبانی در درک و تولید متون نوشتاری چاپی و شنیداری مدنظر است. به عبارت دیگر، آموزش کاربرد مهارت های زبانی در درک و تولید متون نوشتاری الکترونیکی و نیز متون چندسبکی (متون تدوین شده با شیوه های ارتباطی نوشتاری، شنیداری و دیداری) مطرح نمی شود. در چارچوب این برنامه های درسی مهارت های یاد شده امری از پیش دانسته شده و بدیهی فرض میشود چرا که تعریف مشخصی برای آنها مطرح نمی شود و خرده مهارت های آنها نیز معرفی نمی شوند. عدم تدوین چارچوب مفهومی برای مهارت های زبانی باعث شده است که هدف های آموزش آنها به صورت کلّی و مبهم ارائه شوند و تدوین آنها برای دوره های مختلف تحصیلی به صورتی منسجم و هماهنگ و متناسب با سطح رشد و توان ذهنی دانش آموزان دوره های مختلف تحصیلی دنبال نشود. به طور کلّی آموزش مهارت های زبانی در برنامه ی درسی زبان و ادبیات فارسی دوره های مختلف تحصیلی ایران برنامه و هدف مشخصی را دنبال نمی کند و میان یادگیری گوش دادن، خواندن، سخن گفتن و نوشتن و نیز گوش دادن، خواندن، سخن گفتن و نوشتن برای یادگیری تعادل برقرار نمی شود. از طرفی، کاربرد مهارت های زبانی به قصد كسب دانش از متون خاص آموزش داده می شود و بر درك چارچوب مفهومي مطالب شنیداری و نوشتاری و درک ایده های اصلی و فرعی مطرح شده در آنها تأكيد نمي شود. نکته دیگری که درباره ی برنامه ی درسی زبان و ادبیات فارسی دوره های مختلف تحصیلی قابل ذکر است به مفهوم تلفیق برمی گردد. برنامه ریزان درسی برداشت صحیحی از مفهوم تلفیق ندارند. در برنامه ی درسی زبان و ادبیات فارسی دوره های مختلف تحصیلی هدف های آموزش مهارت های زبانی طوری مطرح می شوند که گویی هر مهارت زبانی جدای از مهارت های زبانی دیگر آموزش داده می شود. از طرفی، کاربرد خرده مهارت ها و راهبردهای هر مهارت زبانی در دروس دیگر نیز به صراحت آموزش داده نمی شود.