نوع همکاری : همکار
کارفرما : دانشگاه تهران با همکاری بنیاد ملی نخبگان کشور
سال طرح : 1396
مشاهده سایر طرح های مهدي اجلی
چکیده
امروزه، به دلیل آنکه مدیریت یکپارچه زنجیره تأمین تأثیرات قابلتوجهی روی عملکرد و سودآوری تمام اعضاء زنجیره دارد، توجه زیادی را به خود جلب کرده است. محیط کسبوکار امروزی موجبات بروز سطح بالایی از عدم اطمینان و رفتارهای آشفته در زنجیره¬های تأمین را فراهم کرده است. این رفتارهای آشفته نتیجه عواملی مثل جهانیشدن، افزایش سطح برونسپاری فعالیتها، افزایش نوسانات تقاضا، کاهش چرخه حیات محصولات، کاهش شدید در ذخایر موجودی و کم شدن تعداد تأمینکنندگان شرکتها میباشد(Jüttner et al. 2011). علاوه بر موارد ذکرشده، زنجیرههای تأمین با چالشها و تهدیدات بزرگی همچون حوادث طبیعی (سیل، زلزله، طوفان، آتشسوزی)، حملات سایبری، تحریم، اختلالات در سیستم تأمین، تولید و توزیع و ... روبرو میباشند. در این بین تأمینکنندگان به دلیل تشکیل دادن بیشترین سهم هزینههای تولیدی یک واحد صنعتی بهعنوان اصلیترین منابع ریسکهای بیرونی مطرح میباشند که موجبات بروز سطوح گستردهای از اختلالات در زنجیرههای تأمین را فراهم میسازند(Rajesh et al., 2015b). ازاینرو محققان دانشگاهی و مدیران صنعت، نیاز به قابلیت تاب¬آوری که بهصورت مناسبتری برای مواجهه با سطوح پیچیدگی بالا، اتفاقات غیرقابلپیشبینی و تهدیدات ایجاد میشود را پی بردند(Pettit, et al., 2010). تابآوری پارادایمی است که بهجای تمرکز مستقیم بر مشتری و موضوعات تولیدی، بر بازیگران محیطی یا خارجی تأکید دارد. گلکچی و پاناموروف (Golgeci et al., 2013): زنجیرههای تأمینی که توانایی سازگاری جهت آماده شدن برای رویدادهای غیرمنتظره، پاسخ به اختلالات و بازیابی از آنها را بهوسیله حفظ تداوم در عملیاتشان دارند را زنجیرههای تأمین تاب آور معرفی نمودند. هدف زنجیره تأمین تاب آور، واکنش کارا به تأثیرات منفی اختلال است(Azevedo et al., 2010).
در دنیای کسب و کار امروزی، رقابت شدید میان شرکتها باعث شده تا آنها در شرایط عدم اطمینان فعالیت کنند که همین امر باعث مواجه شدن آنها با ریسکهای متفاوتی میشود. ریسکها اثرات منفی بر زنجیره تأمین شرکتها داشته و میتواند منجر به کاهش سودآوری و مزیت رقابتی شوند. تأمینکنندگان در اکثر مواقع بهعنوان اصلیترین منابع ریسک¬های بیرونی مطرح میباشند که موجب پیدایش سطوح گستردهای از اختلالات در زنجیره¬های تأمین میشود. به همین دلیل سنجش میزان تاب آوری صنایع و انتخاب تأمین-کنندگان مناسب و درعین حال تاب¬آور بهطور قابلتوجهی میتواند هزینههای خرید و زمانهای تأخیر را کاهش داده و قابلیت تداوم کسبوکار در زمان بروز اختلالات و به پیروی از آن رقابت¬پذیری شرکت و رضایت مشتریان را افزایش دهد (جعفرنژاد و همکاران، 1395).
لذا برای انجام پژوهش حاضر، شاخصهای مهم سنجش تاب¬آوری تأمینکنندگان با مطالعه پیشینه تحقیق، شناسایی شده و با استفاده از پرسشنامه روش دلفی فازی برای تثبیت به نظرسنجی خبرگان صنعت و دانشگاهی گذاشته میشوند. سپس با استفاده از روش مدلسازی ساختاری تفسیری سطحبندی و تحلیل میگردند و مدل سلسله مراتبی پژوهش ارائه میگردد. در ادامه با استفاده از تکنیک تحلیل مسیر مدل ساختاری طراحیشده آزمون و تأیید شده و با بکارگیری تکنیک دیمتل فازی نحوه تأثیرگذاری و تأثیرپذیری شاخصها مشخص شده و مهمترین عامل تعیین میشود. در نهایت میزان تابآوری صنایع بالادستی پتروشیمی مورد سنجش و ارزیابی قرار میگیرد.
لذا محقق درصدد ارائه رویکردی جهت انجام این امر در قالب یک مورد مطالعاتی در صنعت بالادستی پتروشیمی کشور میباشد. بدین منظور سؤالات اساسی زیر مطرح میشوند:
1. ابعاد سنجش میزان تابآوری صنعت بالادستی پتروشیمی کدامند؟
2. توالی و ارتباط و نحوه اثرگذاری شاخصها بر یکدیگر به چه صورت است؟
3. آیا مدل ساختاری تدوین شده، در صنایع بالادستی پتروشیمی مورد تأیید است؟
4. شدت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری شاخصها بر یکدیگر چگونه است؟
5. وزن (اولویت) شاخصها چگونه است؟مهمترین شاخصها کدامند؟