بررسی ویژگی های جغرافیایی لیشمانیوز پوستی در استان کهگیلویه و بویراحمد با روش سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS)
1398/09/20 02:48:37
نوع همکاری : مجری
کارفرما : معاونت پژوهش و فناوری دانشگته علوم پزشکی یاسوج
سال طرح : 1394
مشاهده سایر طرح های محمد امین قطعی
مقدمه:لیشمانیوز بیماریی است که به وسیلهٔ یک انگل تک یاخته از جنس لیشمانیا ایجاد میشود. انسانها با گزش پشهٔ خاکی با نام فلبتوموس آلوده میشوند، این پشه در جنگل، غارها و بر روی بدن جوندگان کوچک به عنوان حامل وجود دارد. لیشمانیوز پوستی علاوه برتاثیری که برزیبایی افراد دارد،عامل زیان های اقتصادی بسیاری نیز می باشد.
هدف از این مطالعه بررسی توزیع جغرافیایی لیشمانیوز طی سال های1392-1388 وارتباط فاکتورهای جمعیت انسانی وطبیعی درشیوع بیماری در استان کهگیلویه وبویر احمد با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی می باشد.
مواد و روش کار : آدرس محل سکونت275بیمارمبتلا به لیشمانیوز پوستی ازمراکز بهداشت استان جمع آوری شدند. اطلاعات مربوط به جمعیت دام و جمعیت انسانی به ترتیب از اداره دامپزشکی سازمان جهاد کشاورزی و اداره آمار استانداری تهیه شدند. علاوه بر بررسی تأثیر این عوامل به کمک GIS ،تأثیر فاکتورهای جغرافیایی و آب و هوایی و محیطی استان شامل : شیب ، ارتفاع ، پوشش گیاهی ،میانگین سالیانه بارندگی ، میانگین سالیانه دما ، میانگین سالیانه حداقل دما و میانگین سالیانه حداکثردما نیز پس از تهیه و ساخت لایه های GIS ای ، مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
ودر نهایت آنالیز آماری داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت.
یافته ها :
باتوجه به شواهد اپیدمیولوژیک وشیوع بیماری در مناطق روستایی احتمالا عامل بیماری لیشمانیوز جلدی در استان کهگیلویه وبویراحمد لیشمانیا ماژور می باشد.
درمورد فاکتورهای جغرافیایی و آب و هوایی ، بین شیب (slope) و ارتفاع (DEM) با شیوع بیماری رابطه معکوس دیده شد اگرچه و بارندگی نیز رابطه معکوسی را نشان دادند. ازلحاظ پوشش سطح زمین نیزبیشترین موارد بیماری درمناطق مسکونی ( (urban،مزارع آبی دیم ( (dry farms
و مراتع کم تراکم (thin rangeland )مشاهده شدند.همچنین رابطه قوی ومستقیم بین حضور در محدوده 5 کیلومتری گاوداریها وبیماری دیده شد.
بحث و نتیجه گیری:
یافته های این مطالعه نشان داد که با استفاده از داده های بهداشتی ، دامپزشکی و جفرافیایی و تحت مدیریت سیستم های اطلاعات جغرافیایی می توانیم نقشه های خطر بیماری راترسیم کنیم و با کمک آنها کیفیت برنامه های کنترل بیماری را ارتقا ببخشیم . این مطالعه به طورجالبی نشان داد که نواحی با شیب کم که دارای مراکز پرورش گاو بوده و همچنین نواحی که در مناطق مسکونی، مزارع دیم و مراتع کم تراکم بودند، مناطق خطر بوده و می بایست برنامه های کنترلی در این مناطق متمرکز شوند. استفاده از نتایج مستقیم این مطالعه منجر به صرفه جویی قابل توجهی در هزینه های بهداشتی درمانی و کنترلی در استان و منطقه جنوب غرب کشور شده ودر کنترل هرگونه اپیدمی احتمالی در آینده به شدت کاربردی خواهد بود