بررسي رابطه هوش رقابتی مدیران با توسعه صنایع کوچک استان آذربایجان شرقی

در خلال سالهاي اخير، هوش رقابتي به يكي از مفاهيم مهم مديريت تبديل شده و با فرهنگ شركتهاي پيشرو عجين گشته است. در دنياى پيچيده كنونى تجارت از ساختار پيچيده ترى برخوردار شده و شركت هاى مختلف هر روز براى دستيابى به اهداف عالى تر به طرح هاى نوينى روى مى آورند و با ظهور فن¬آوري¬هاي جديد انفورماتيك و دستيابي همگان به شبكه ارتباطي اينترنت تحولاتي در تواناييهاي واحدهاي صنعتي روشهاي توليد و توزيع و ساختار تشكيلاتي بنگاهها ايجاد شده كه عموماً بر اهميت رشد و توسعه صنایع كوچك و متوسط در ساختار صنعتي كشورها افزوده شده است. هدف تحقيق حاضر بررسي رابطه هوش رقابتی مدیران با توسعه صنایع کوچک استان آذربایجان شرقی مي باشد. برای این منظور هوش رقابتی بر اساس نظریه دانشکده مدیریت فرانسه (GTILAB) در چهار بعد؛ آگاهی تجاری(بازاریابی)، آگاهی از وضعیت رقبا، آگاهی فناوری تکنیکی و آگاهی راهبردی و اجتماعی تعریف گردیده و در این راستا دو فرضيه اصلي و چهار فرضيه فرعي تنظيم شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر مدیران صنایع کوچک استان آذربایجان شرقی می باشد که تعداد آنها 2713 نفر است و حجم نمونه با استفاده از رابطه کوکران 337 نفر برآورد گردید که نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامه ایی است که پس از سنجش روايي و پايايي آن در اختيار نمونه آماري قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات جمع آوری شده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد. بدین ترتیب که برای طبقه بندی، تلخیص و تفسیر داده ها از روش آمار توصیفی و برای آزمون فرصیه های تحقیق از روش آماری استنباطی (آزمون r پیرسون) استفاده شد. نتایج حاصل بیانگر وجود رابطه معنی داری بین هوش رقابتی و ابعاد آن با توسعه صنایع کوچک استان آذربایجان شرقی می باشد و همچنین بعد آگاهی تجاری بیشترین ارتباط را با توسعه صنایع کوچک استان آذربایجان شرقی دارد و ابعاد؛ آگاهی راهبردی و اجتماعی، آگاهی از وضعیت رقبا و آگاهی فناوری تکنیکی در ترتیب بعدی قرار می گیرند.