بررسی رابطه ی بین هوش سازمانی با اثربخشی سازمانی در دانشگاه های آزاد اسلامی استان آذربایجانشرقی

در دنیای پیچیده کنونی مدیران به منظور دستیابی به اهداف و برنامه های سازمان خود و همچنین رشد و بقاء در محیط متلاطم امروزی نیازمند ویژگی¬های خاصی می¬باشند که هوش سازمانی یکی از مؤلفه¬هایی است که مدیران عصر حاضر بایستی دارا باشند تا با کسب دانش عمیق نسبت به همه عوامل محیطی باعث هوشمندی سازمان باشند و در نتیجه آن بهتر بتواند سازمان تحت هدایت خود را در دنیای متلاطم و رقابتی مدیریت کنند. هدف تحقيق حاضر بررسی رابطه¬ی بین هوش سازمانی با اثربخشی سازمانی در دانشگاه¬های آزاد اسلامی استان آذرباجان¬غربی مي¬باشد. براي اين منظور هوش سازمانی بر اساس نظریه کارل آلبرخت در هفت بعد؛ چشم انداز استراتژیک، سرنوشت مشترک، میل به تغییر، روحیه، اتحاد و توافق، کاربرد دانش، فشار عملکرد تعريف شده است. جامعه آماري تحقيق حاضر مدیران، معاونان، رؤسا، مسئولان واحدهای دانشگاه¬ آزاد اسلامی استان آذربایجان¬غربی می باشد که تعداد آن¬ها 72 نفر است و حجم نمونه¬ی آماري بر اساس جدول مورگان، 61 نفر برآورد شده است. ابزار جمع آوري اطلاعات در تحقیق حاضر پرسشنامه مي¬باشد كه پس از سنجش روايي و پايايي آن، در اختيار نمونه آماري قرار گرفت. پس از جمع¬آوري پرسشنامه¬ها، اطلاعات حاصله با استفاده از روش¬هاي آماري توصيفي تلخيص و طبقه¬بندي شد و براي آزمون فرضيه¬هاي تحقيق از آزمون¬های r پیرسون و فریدمن استفاده شد. نتايج حاصل بيانگر آن است كه هوش سازمانی مدیران و ابعاد آن با اثربخشی سازمانی در دانشگاه¬های آزاد اسلامی استان آذربایجان¬غربی رابطه وجود دارد.