بررسی رابطه بین هوش معنوی و کیفیت زندگی با تفکر انتقادی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی لرستان

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش معنوی و کیفیت زندگی با تفکر انتقادی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی لرستان بود. روش این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علوم پزشکی لرستان در سال 96 بود که برای حجم نمونه با استفاده از روش مورگان تعداد 385 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. داده های ای مطاله با استفاده از پرسشنامه های تفکر انتقادی ریکس، هوش معنوی کینگ و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی گردآوری شد. در نهایت داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و تی مستقل تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین کیفیت زندگی و هوش معنوی با تفکر انتقادی رابطه معنادار وجود دارد و همچنین کیفیت زندگی و هوش معنوی سهم معناداری در پیش بینی تفکر انتقادی دانشجویان دارند. از طرفی هم نتایج تی مستقل نشان داد که بین دانشجویان دختر و پسر از نظر ارتباط بین متغیرهای فوق تفاوت معناداری وجود ندارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که کیفیت زندگی و هوش معنوی دانشجویان نقش معناداری در میزان تفکر انتقادی آنان دارد.