تاثير کشت و اهلي کردن بر رشد و مواد موثره تعدادي از گونه هاي آويشن (Thymus sp.) در استان اصفهان
1395/06/28 09:34:16
نوع همکاری : مجری
کارفرما : موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع13
سال طرح : 1388
مشاهده سایر طرح های لیلی صفایی
به منظور بررسي رويشگاههاي طبيعي گونه هاي جنس daenensis, Thymus carmanicus Thymus و تاثير کشت و اهلي کردن آن در اكوسيستم هاي زراعي در استان اصفهان، آزمايش هاي جداگانه اي در سال هاي 88-1384، به ترتيب در شرايط رويشگاهي و در شرايط زراعي استان به اجرا در آمد. در شرايط رويشگاهي، پس از مراجعه به رويشگاه گونه هاي Thymus daenensis و carmanicus Thymus، به ترتيب در مناطق اسكندري وگردنه خوانسار نسبت به پلات گذاري و ثبت تعدادي از ويژگي ها و همچنين جمع آوري قلمه و بذر هر كدام از گونههاي مورد نظر اقدام شد. سپس هركدام از گونه هاي بومي، در مزارع واقع در ايستگاههاي تحقيقاتي قهيز داران و شهيد فزوه نجف آباد به صورت قلمه و بذر کشت شدند. در كشت بذر در ايستگاه شهيد فزوه، به عنوان مقايسه علاوه بر گونه هاي بومي، از يك گونه خارجي به نام آويشن باغي (Thymus vulgaris) نيز استفاده شد. در تمام آزمايشها، تيمارهاي مورد بررسي شامل مراحل مختلف برداشت بود كه براي هر كدام از گونه ها، در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با 3 تكرار آزمون شدند. در مدت اجراي آزمايش، تعدادي از ويژگيهاي آويشن و همچنين شاخصهاي فيزيولوژيك رشد مورد بررسي قرار گرفت. براي هر كدام از گونه ها، نتايج سال هاي آزمايش به صورت تجزيه مركب مورد آزمون قرار گرفت. نتايج حاصل از بررسي رويشگاهي نشان داد که رويشگاه آويشن دنايي داراي اقليم رويشي نيمه خشک سرد(آمبرژه)، با ميزان بارندگي سالانه 3/317 ميلي متر، ارتفاع 2180 متر از سطح دريا، شيب 7 درصد، ميانگين سطح پوشش 64/4 درصد با تراكم 3/0، خاكي نيمه عميق با ساختمان دانه اي ريز ضعيف، بافت لومي با pH برابر 7/6 و Ec برابر 77/0 است. گونه هاي غالب همراه با آويشن دنايي در منطقه اسکندري فلوميس و بروموس بودند. رويشگاه آويشن کرماني نيز اقليم رويشي نيمه خشک سرد( آمبرژه)، با ميزان بارندگي سالانه 6/303 ميلي متر، ارتفاع 3200 متر از سطح دريا، شيب 30 درصد، ميانگين سطح پوشش 33/8 درصد با تراكم 5/0، خاكي کم عمق با ساختمان دانه اي ريز ضعيف، بافت لومي رسي با pH برابر 7/6 و Ec برابر 88/0 داشت. گونه هاي غالب همراه با آويشن کرماني در منطقه خوانسار ،گون و گراسها بودند. در شرايط زراعي، نتايج تجزيه واريانس مرکب بر روي آويشن دنايي در طي مراحل مختلف برداشت در دو شرايط مختلف کاشت در ايستگاه شهيد فزوه نشان داد که اثر سال و مراحل مختلف برداشت روي صفات وزن خشک، نسبت وزن خشک به تر، درصد اسانس و عملکرد اسانس تفاوت معني داري نشان داده است. ولي در ايستگاه قهيز اثر سال روي عملکرد اسانس تفاوت معني دار نداشته است. مقايسه ميانگين اثر سال روي عملکرد اسانس در کليه شرايط مورد بررسي نشان داد که عملکرد اسانس در سال دوم بيشتر از سال اول بوده است. مقايسه ميانگين مراحل مختلف برداشت در شرايط مختلف محيطي نشان داد که بيشترين درصد اسانس در اواسط گلدهي به دست آمده است. همچنين ميانگين وزن خشک در هکتار در اين گياه در انتهاي دوره گلدهي و در زمان بذر دهي حداکثر بود. نتايج ترکيبات شيميايي اسانس آويشن دنايي نيز نشان داد که ترکيب غالب در اسانس اين گونه تيمول بوده و حداکثر مقدار آن در ابتدا تا انتهاي گلدهي به دست آمده است. تجزيه واريانس مرکب بر روي آويشن کرماني در طي مراحل مختلف برداشت در دو شرايط مختلف کاشت در ايستگاه شهيد فزوه و قهيز نشان داد که اثر مراحل مختلف برداشت بر روي کليه صفات اندازه گيري شده تفاوت معني داري نشان داده است. مقايسه ميانگين صفت وزن خشک در هکتار و عملکرد اسانس در هر دو ايستگاه نشان داد که اين گياه داراي سازگاري مناسبي نبوده و عملکرد سال دوم آن کمتر از سال اول بوده است. ميانگين صفات مورد بررسي در طي مراحل مختلف برداشت نشان داد که بهترين زمان برداشت در اين گونه در اواخر دوره گلدهي و مرحله بذردهي بوده است. نتايج تجزيه واريانس ترکيبات متشکله اسانس نيز نشان داد که تفاوت معني داري در طي مراحل مختلف برداشت بر روي کليه ترکيبهاي مورد مطالعه وجود داشته است. مقايسه ميانگين ترکيببات متشکله اسانس نشان داد که ترکيب غالب در اسانس اين گونه کارواکرول بوده و حداکثر مقدار آن در اواسط گلدهي بدست آمده است. در گونه آويشن باغي نيز نتايج نشان داد که اثر سال روي وزن خشک و نسبت وزن خشک به تر اثر معني داري داشته، ولي تفاوت درصد و عملکرد اسانس معني دار نبوده است. همچنين نتايج نشان داد که بيشترين درصد اسانس در مرحله بذردهي به دست آمده است. بررسي ترکيبات اسانس نشان داد که مهمترين ترکيب در اين گونه تيمول بوده که در اوايل گل دهي به دست آمده است. نتايج شاخص هاي فيزيولوژيک نشان داد که آويشن دنايي، کرماني و باغي به ترتيب به مقادير 768، 538 و 595 درجه روز رشد براي رسيدن به مرحله شروع گل دهي، 976، 707 و 776 درجه روز رشد براي رسيدن به اواسط گلدهي، 1186، 908 و 976 درجه روز رشد براي رسيدن به انتهاي گلدهي و 1414، 1044 و 1114 درجه روز رشد براي رسيدن به مرحله بذردهي نياز داشته اند. همچنين بررسي نمودار تجمع ماده خشک در هر سه گونه حالت سيگموئيدي داشته و نشان دادکه حداکثر ماده خشک در آويشن دنايي در مرحله اواخر گلدهي و در آويشن کرماني و باغي در مرحله اواسط بذردهي به دست آمده است. همچنين حداکثر سطح برگ در آويشن دنايي در مرحله اواخر گلدهي، در آويشن کرماني در اواسط گلدهي و در آويشن باغي در آغاز غنچه دهي حاصل شده است. همچنين آويشن دنايي داراي سرعت رشد نسبي کندتر و سرعت رشد محصول بالاتري نسبت به دو گونه ديگر بوده است.